نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 146
ابن هجر هيثمى گفته است:
«اعتقاد به وجود مهدى منتظر، بنابراين احاديث صحيح امرى لازم است.
عيسى و دجّال در زمان او ظاهر مىشوند و هر جا «المهدى» بهطور مطلق آورده شود،
مراد او است»[1].
ابن خلدون- در عين انكار احاديث مهدى- مىگويد:
«مشهور بين همه مسلمانان، در همه عصرها اين است كه به يقين در آخر
الزمان، فردى از خاندان نبوت ظهور مىكند، دين را مدد مىرساند و عدل را
مىگستراند. مسلمانان از او پيروى مىكنند و به همه كشورهاى اسلامى، حاكم مىشود.
او مهدى نام دارد»[2].
ابن ابى الحديد مىنويسد:
«ميان همه فرقههاى مسلمين اتفاق قطعى است كه عمر دنيا و احكام و
تكاليف پايان نمىپذيرد، مگر پس از ظهور مهدى»[3].
بر اين اساس باورداشت مهدويت، امرى ضرورى و بايسته است و انكار آن به
معناى نپذيرفتن روايات منقول از پيامبر اسلام است.
در احاديث و روايات زيادى- به خصوص در احاديث اهل سنت- از حضرت مهدى
با عناوين زير ياد شده است: خليفه در پايان امت من،[4]
امير در پايان فتنهها و انقطاع زمان،[5]
مالك و فرمانرواى زمين،[6] پادشاه و
فرمانرواى انسانها،[7] امام و
پيشواى
[1]. متقى هندى، البرهان فى علامات مهدى آخر
الزمان، ص 169.
[2]. عبد الرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمه ابن
خلدون،( بيروت: دار احياء التراث العربى، بىتا)، ص 367.
[3]. ابو حامد بن هبة اللّه بن ابى الحديد معتزلى،
شرح نهج البلاغه،( قم: كتابخانه آيت اللّه نجفى مرعشى، 1404)، ج 2، ص 535.
[4].« يكون فى آخر أمتى خليفة»: متقى هندى، كنز
العمال، ج 14، ح 38659؛ احمد بن حنبل شيبانى، المسند، ج 3، ص 5 و 38؛ سليمان بن
ابراهيم قندوزى، ينابيع المودة،( قم: شريف رضى، 1375)، ج 2، ص 516.
[5].« يكون فى آخر الزمان عند تظاهر من الفتن و
انقطاع من الزمن امير»: متقى هندى، كنز العمال، ج 14، ح 3873؛ جلال الدين سيوطى،
العرف الوردى فى اخبار المهدى، ص 44.
[6].« حتّى يملك الارض رجل»: متقى هندى، كنز
العمال، ح 38690؛ قندوزى حنفى، ينابيع الموة، ج 2، ص 563.
[7].« يملك الناس رجل من اهل بيتى»: طبرانى،
المعجم الكبير، ج 10، ص 134- 135؛ متقى هندى، كنز العمال، ج 14، ح 38707.
نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 146