نام کتاب : انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها نویسنده : محمدی، منوچهر جلد : 1 صفحه : 74
تا حدودى به خصوصيات اخلاقى خود شاه و سوءظن او درباره مقاصد
جاهطلبانه ديگران نيز مربوط مىشود و اين بدگمانى كه تجارب گذشته شاه آن را تقويت
كردهاست، باعث شده اشخاص لايق و كاردان از اطراف او پراكنده شوند. اگر شخصيت لايق
و آگاهى هم در ميان اطرافيان شاه پيدا شود، طبق عادت و سنت ايرانىها از بيان
مطالبى كه خوشايند شاه نباشد خوددارى مىكند. بهطور خلاصه شاه در عين غرور و
خودبينى آدمى تو خالى است ....
يكى از عوامل مهمى كه در جريان انقلاب به سرنگونى شاه كمك كرد
عدماعتماد او به ديگران، مداخله در جزئيات امور و وابستهكردن تمام سيستم حكومت و
نيروهاى مسلح به شخص خود بود. شاه با ايجاد چند سازمان اطلاعاتى، دستگاههاى دولتى
و نظامى را تحت كنترلى چندجانبه قرار داده بود، هرچند گفته مىشد رؤساى اين
سازمانها با يكديگر كنار آمدهاند و گزارشهاى خود را هماهنگ مىنمايند. در
تشكيلات نيروهاى مسلح ايران هيچ نيرويى نمىتوانست بهطور مستقل دست به عمل بزند.
شاه فرماندهان نيروها را جداگانه به حضور مىپذيرفت و با سيستم كنترلى برقرار شده،
اجراى هر دستور نظامى مستلزم عبور از چند كانال مختلف بود. فرماندهان نيروها و حتى
فرماندهان واحدهاى مختلف يك نيرو نيز غالباً با يكديگر تفاهم نداشتند و گاه رقيب
يكديگر بودند. بهطور خلاصه يكپارچگى و وحدت فرماندهى در ارتش وابسته به شخص شاه
بود و به همين دليل بود كه با رفتن او از كشور، ارتش يكباره متلاشى شد.
در جمعبندى و بررسى قدرت سياسى حاكم بر ايران كه نمونه بسيار مشخص و
بارزى از صورتبندى قدرت سياسى در يك جامعه دوقطبى است و بهصورت اجتنابناپذيرى
زمينهساز تحول سياسى- اجتماعى منتهى به انقلاب مىباشد، عوامل مشخصه زير را
مىتوانبرشمرد:
1. قدرت سياسى ايران حول محور پادشاهى خودكامه و در عينحال
ضعيفالنفس متمركز بود. اطرافيان وى در تصميمگيرى چندان دخيل نبودند و افرادى
نالايق و مطيعبودند.
2. رژيم، بر ارتش تا دندان مسلح و تربيتشده و سرسپرده خود تكيه
داشت. ارتشى كه امراى آن مطيع مطلق شاه بودند و تنها دليل وفادارى آنها رفاه و
سيرى بيش از حد بود. البته اين ارتش امتحان خود را در ميدان رزم پس نداده بود تا
ميزان وفادارى و توانايى آن در دفاع از قدرت سياسى به اثبات رسد.
نام کتاب : انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها نویسنده : محمدی، منوچهر جلد : 1 صفحه : 74