نام کتاب : انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها نویسنده : محمدی، منوچهر جلد : 1 صفحه : 73
دولت و مشاغل حساس و كليدى در انحصار عده معيّنى از گروههاى
خاص، ازجمله شبكه فراماسونرى، بهايىها، هزار فاميل و بستگان آنها قرار داشت. اين
امكانات نه براساس استعدادو لياقت، بلكه بيشتر بر مبناى روابط و وابستگىها به
اشخاص واگذار مىشد. گاهى چهرههاى تازهاى هم خود را وارد اين حلقه مىكردند، ولى
ارجاع مشاغل مهم به آنها نيز بيشتر به توانايىهاى ايشان در ايجاد ارتباط با
متنفذان و صاحبان قدرت بستگى داشت تا استعداد و لياقت.
يك مرد تنها
هرچه بر سن شاه و مدت سلطنت وى افزده مىشد، خشنتر و
انعطافناپذيرتر مىگرديد و اندك اندك متمايل مىشد كه روش پدرش را در سلطنت تجربه
كند، در حالىكه نه شرايط زمان سلطنت پدرش با دوران او تطبيق مىكرد و نه خود او
در برخورد با مسايل و مشكلات توانايى و جسارت ذاتى رضاخان را داشت. او تنها در
شرايط عادى و هنگامى كه اوضاع بر وفق مراد بود مىتوانست قدرتنمايى كند اما هنگام
بروز خطر و بحران، اعتماد به نفس خود را از دست مىداد و به تنهايى قادر به اتخاذ
تصميم نبود. همين عدماعتماد به نفس و بيم از اينكه كسى شريك قدرت او شود يا او را
از اريكه قدرت به زير بكشد، موجب شد كه از ارجاع پست نخستوزيرى و مشاغل مهم كشورى
و لشكرى به مردان قوى خوددارى كند، بهطورى كه در سالهاى آخر سلطنت تقريباً همه
شخصيتهاى قوى از اطراف وى پراكنده شده بودند و حلقه مشاوران و اطرافيان شاه به
عدهاى افراد مطيع و متملق منحصر شده بود كه جز به جلب رضايت او و حفظ منافع خود
به چيز ديگرى نمىانديشيدند.
بهطور كلى روشى كه شاه در سلطنت در پيش گرفته بود او را عملًا از
جامعه منزوى مىساخت و در حلقهاى از افراد مطيع و متملق يا ضعيف و ترسو محصور
مىكرد. «ريچارد هلمز» كه يكى از سفيران آمريكا در ايران بود، تصوير جالبى از
شخصيت و روحيات شاه در آغاز اين دوره از سلطنت، ترسيم كرده است. او در گزارشى رسمى
چنين مىنويسد:
همه رهبران كشورها مردان تنهايى هستند، ولى شاه يكى از تنهاترين
آنهاست او در دولت و نيز خارج از دستگاههاى دولتى، مشاوران خوب و صديقى ندارد.
البته اين انزوا
نام کتاب : انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها نویسنده : محمدی، منوچهر جلد : 1 صفحه : 73