نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 118
و متناسب آن زمان بود، و حفر آن براساس اصول فنى و هندسى انجام
نگرفته بود، پس از مدتى، گلولاى و شن بيشتر نهر را پوشانيد و امكان بهرهبردارى
از آن را از بين برد.[1]
(البته، پس از وفات صاحب جواهر، شاگرد رشيدش سيد اسد اللّه اصفهانى
فرزند حجت الاسلام شفتى براى بهرهبردارى مجدد از نهر اقدام كرد و پس از سالها صرف
وقت و هزينه بسيار، بار ديگر در سال 1288 ه. ق آب در آن جارى شد، اما باز پس از
چندى رمل و شن آن را پوشانيد و نجف به بىآبى گذشتهاش بازگشت).[2]
مرحوم آيت اللّه طبسى نجفى (د 1405 ه. ق) مىنويسد:
مرحوم علامه شيخ محمّد حسين جواهرى برايم نقل كرد كه: آب به نزديكى
شهر نجف رسيد و خبر آن را به مرحوم صاحب جواهر دادند.
ايشان مهندسان را خواستند و جريان را با آنها در ميان گذاشتند. آنان
گفتند: چارهاى نيست جز آنكه در اين مكان چاهى حفر شود تا آب به چاههاى نجف سرازير
گردد و دوباره از نو استخراج شود.
شيخ از اين گفتار ناراحت شده و در غم و اندوه فرورفتند و هنگامى كه
نماز مغرب و عشا را خواندند به حرم مطهر امير مؤمنان غمزده و اندوهناك مشرف شدند.
پس از زيارت كه به منزل مىرفتند، ناگهان شخصى بدو گفت: «يا جواهر و يا آب! يكى از
آن دو را انتخاب كن».
و مرحوم شيخ كتاب جواهر الكلام را برگزيد، زيرا مىدانست كه سرانجام
نجف از آب آشاميدنى برخوردار خواهد شد، اما مادر دهر از آوردن صاحب جواهر و كتاب
جواهر الكلام عقيم خواهد بود.[3]
ديگر از آثار شيخ مىتوان بناى گلدستههاى مسجد كوفه را ياد كرد.
[1]. عمده مخارج آن را علامه بزرگ سيد العلما
نقوى( سيد حسين بن سيد دلدار على نقوى)( د. 1273 ه. ق به يارى سلطان واجد على شاه
هندى( د. 1263 ه. ق) پرداخت كرد؛ تهرانى، كرام البررة، ج 1، ص 388.
[2]. امين، اعيان اليعه، ج 9، ص 149؛ مظفر، مقدمه
جواهر، ج 1، صص 20- 21.