كه ترجيع
به نحو نياحت با واو بر ترجيع غنايى عطف شده و نشانه مغايرت آن دو است نه اتحاد و
عينيت يا تلازم.
ثالثاً بر
فرض كه نياحت و غنا عامين من وجه باشند به همان بيانى كه در قرائت غنايى قرآن ذكر
شد اينها تعارض ندارند و بر فرض تعارض، روايات حرمت غنا رجحان دارند و مقدم
مىشوند.
نتيجه: بر فرض كه
نوحه سرايى بر ميت به آهنگ غنايى خوانده شود، دليلى بر استثنا ندارد و به عنوان
يكى از مصاديق غنا حرام است.
تبصره
پنجم
پنجمين
تبصره درباره غنا در حُدا براى راندن شتران است. در كلمات عدهاى از فقها حُداى
شتران از غنا استثنا شده و فتوى به جواز آن داده شده است. عدهاى هم ادعاى شهرت
كردهاند امّا به عقيده امام راحل: «والإنصاف عدم ثبوت الشهرة المعتمدة في
طرفي القضيّة».[2]
يك دليل
بر استثناي حُدا: معتبره سكونى از امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) است: قال رسول الله
(ص):
«زاد
المسافر الحُداء و الشعر ما كان منه ليس فيه جفاء».[3]
جمله دوم
مجمل است زيرا در كلمه «جفاء» چند احتمال وجود دارد. شايد «جفاء» باشد و شايد
«خناء» با الف ممدوده باشد، و شايد «جنان» باشد، ولى مهم جمله اوّل است كه حُدا را
زاد و توشه سفر و مسافر دانسته و جواز آن هم تأييد شده است.
اين روايت
از نظر سند اشكالى ندارد زيرا شيخ صدوق آن را از پدرش از سعد به عبدالله اشعرى
قمى، از ابراهيم بن هاشم از نوفلى از سكونى نقل كرده است، و سكونى اگرچه مذهبش محل
بحث است كه آيا امامى است يا عامى، ولى اماميه بالاجماع روايات او را قبول
كردهاند و به عقيده ما تراكم ظنون در رجال موجب وثوق