كه عرفاً بر آن
قمار صدق مىكند. به فرموده صاحب
جواهر:
لا فرق
في ذلك بين الشطرنج والنرد و بين غيرهما من أفراده كلعبة الأمير والثلاثة والأربعة
عشر والجوز والبيض والكعاب ونحوهما ممّا اِعتيد المقامرة به سابقاً أو لاحقاً.[1]
حكم اين
نوع بازىها: بر فرض بر اين بازىها عنوان قمار صدق نكند، امّا آيا حكم قمار را
دارند تا حرام باشد؟
تفصيل بحث
در باب سبق و رمايه است. امّا خلاصه اينكه به فتواى فقهاى اماميه حرام است و بلكه
ادعاى اجماع هم شده است. به رواياتى هم استناد شده است كه در همان باب بايد بحث
شود. و به حكم بعضى از مطلقات روايات، بعيد نيست حرام باشد.
بازى با
ساير آلات، بدون وجود عوض
اگر بازى با
ساير آلات و بدون عوض و رهن صورت بگيرد و صرفاً جهت تفريح و سرگرمى و دوستانه باشد
مثل زورآزمايى، كشتى، حبس نفس در سينه .... درباره عدم اطلاق قمار بر اينگونه
بازىها بحثى نيست و از بحثهاى لغوى و عرفى كه ذكر شد به اين نتيجه مىرسيم كه در
صدق حقيقى قمار، عوض و رهن دخيل است.
ولى درباره
حكم اين بازىها ميان فقها دو نظريه وجود دارد: عدّهاى قائل به حرمتاند و
عدّهاى فتوى به جواز دادهاند كه بررسى بيشتر اين مسأله در باب سبق و رمايه صورت
گرفته است؛ امّا بعيد نيست كه جايز باشد.
بررسى
حكم تجارت آلات قمار
تا اينجا مقدمه
طولانى بحث راجع به قمار و صور مختلف آن تمام شد. اكنون مىپردازيم به بررسى اصل
بحث (تجارت آلات قمار و ساير آلات، بنابر اينكه بازى با آنها حرام باشد و از آلات
حرام باشند كه حكماً مطلق به آلات قمار مىباشند).