responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قانون مدنى و فتاواى امام خمينى نویسنده : كيائى، عبد الله    جلد : 1  صفحه : 386

است كه ديه كامل در مال خودش بر او مى‌باشد اگر براى مطالبه عزت و فخر دايه شده و اگر از جهت فقر باشد پس ضمان بر عاقله‌اش است، ولى در عمل به اين روايت، تردد است. و اگر شير دادن او جهت فقر و فخر با هم باشد ظاهر آن است كه ديه بر عاقله مى‌باشد. و مادر به ظئر ملحق نمى‌شود. ج 4 ص 363

مسأله 8- اگر مرد به عنف (زور) با زوجه‌اش جماع نمايد، پس زوجه بميرد، ديه را در مالش ضامن است. و همچنين است اگر به زور او را در آغوش بگيرد. و همچنين است اگر زن به زور، مرد را به خود بچسباند. و همچنين است مرد بيگانه و زن بيگانه در صورتى كه قصد قتل نباشد. ج 4 ص 363

مسأله 9- كسى كه چيزى را حمل مى‌كند پس اگر با آن به انسانى بخورد، جنايتى كه به او وارد كرده را در مالش ضامن است. ج 4 ص 363

مسأله 10- كسى كه بر بالغ غير عاقل، صيحه بكشد پس بميرد يا بيفتد و سپس بميرد، ديه‌اى ندارد، مگر با علم به اينكه مرگ او مستند به آن مى‌باشد؛ پس در اين صورت اگر قتل او را قصد كرده باشد، اين عمد است و قصاص مى‌شود وگرنه شبيه عمد است پس ديه از مال او است. و اگر بر بچه يا مريض يا ترسو يا غافل صيحه بكشد پس بميرد ظاهراً ديه ثابت است- مگر اينكه ثابت شود كه مستند به آن نمى‌باشد- پس در صورتى كه با فعلش قصد قتل داشته باشد، اين عمد مى‌باشد وگرنه در صورتى كه نوعاً مرگ بر آن مترتب نمى‌شود يا از آن (ترتب قتل) غافل باشد شبه عمد است. و از اين باب است هر فعلى كه قتل مستند به آن شود، كه در آن تفصيل گذشته است، مانند كسى كه شمشيرش را به روى انسانى بكشد يا سگش را به سوى او بفرستد، پس او را بترساند و غير اينها از اسباب ترساندن. ج 4 ص 365

(331- 334)

مسأله 11- اگر كسى را بترساند، پس او فرار كند و خودش را از بلندى پرتاب كند يا به چاهى بيندازد و بميرد پس اگر عقل و اختيارش به واسطه ترساندن او زايل شده باشد، ظاهر آن است كه شخص ترساننده ضامن است وگرنه ضمانى نيست. و اگر در حال فرارش درنده‌اى با او مصادف شود و او را بكشد، ضمانى نيست. ج 4 ص 365

مسأله 12- اگر از بلندى بر روى ديگرى بيفتد و او را بكشد، در صورتى كه قصد قتل او را داشته، اين عمد است و قود بر او مى‌باشد. و اگر قصد قتل نداشته، ولى قصد افتادن‌

نام کتاب : قانون مدنى و فتاواى امام خمينى نویسنده : كيائى، عبد الله    جلد : 1  صفحه : 386
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست