2- تحريف در
زمان شيخين و به صورت عمدى واقع شده باشد با
فرض
اين كه آنها به صورت برنامهريزى شده اينكار را انجام دادند.
3-
تحريف در زمان عثمان به وقوع پيوسته باشد.
4-
تحريف در زمان بنىاميّه واقع شده باشد؛ چنان كه اين كار به حجاج بن يوسف ثقفى
نسبت داده شده است.
احتمال
پنجمى نيز داده مىشود كه تحريف با اين احتمال قابل تصوّر نيست و آن اين است كه
فرض كنيم تحريف به وسيله بعضى از مردم عادى واقع شده باشد. اين احتمال قابل طرح
نيست؛ زيرا مردم عادى با وجود حكومت دينى كه قرآن كريم را به خوبى مىشناسد و از
آن حمايت و محافظت مىكندو مرجع رسمى براى تعيين آيات و كلمات قرآن نزد مردم
مىباشد، قدرت چنين كارى را ندارند.
[بررسى]
حالت اوّل: احتمال وقوع تحريف در زمان شيخين به صورت تصادفى
اين
احتمال از دو ناحيه مورد اشكال قرار مىگيرد:
الف:
ثابت شده است كه عمليّات جمع و تدوين كامل قرآن كريم در زمان رسول خدا (ص) به
اتمام رسيده است. در اين صورت جاى آن نيست كه تصور كنيم شيخين دچار غفلت، يا
اشتباه شدهاند؛ چنانكه جاىآن نيست تا احتمال دهيم بعضى از آيات به دست آنان
نرسيده است.