اين قضيه از
پيشگويىها و پندارهاى ديرينه و كهنه فراتر نمىرود، به همين دليل بر مبارزه خود
جهت براندازى رسالت در كانون نخستيناش، پافشارى چندانى نداشتند.
رسول
اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم در اين مدت كوتاه توانست از كسانى كه به رسالت
وى ايمان آورده بودند، عناصرى فعّال تربيت كند كه ارزشهاى رسالت را با خود
برگيرند و به مردم برسانند. و بيش از همه به اسلام علاقهمند بوده و به ايمان خويش
اطمينان و يقين داشته باشند و از شرك و خصلتهاى انحرافى پدرانشان بيزار باشند،
آمادگى آنها را به پايهاى افزايش داد تا بتوانند پىآمدهاى علنى نمودن رسالت را
تحمل نمايند.
در
اين برهه- نقل شده است كه- هرگاه وقت نماز فرامىرسيد، پيامبر اكرم صلّى اللّه
عليه و اله و سلم و يارانش جهت برگزارى نماز در درّهها پراكنده مىشدند و به
تنهايى يا دو نفره نماز را برپا مىداشتند. روزى دو تن از مسلمانان در محلى مشغول
برگزارى نماز بودند كه دو مشرك نابكار از راه رسيدند و آنها را به خاطر كارى كه
انجام مىدادند، به فحش و ناسزا گرفتند و پس از زدوخوردى كه ميان آنان رخ داد
آنجا را ترك كردند.[1]
به
نظر مىرسد اينگونه برخوردها با مشركان مكرر اتفاق افتاده است.[2]
بههميندليل
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم خانهاى برگزيد كه در آن مخفيانه خدا را
پرستش كند و دور از چشم قريش، ارتباط مردمى او منظم باشد و در چنين وضعيتى خانه
أرقم بن أبى أرقم بهترين پناهگاه مسلمانان بهشمار مىآمد.[3]