وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛[1]
من
جن و انس را فقط براى عبادت و پرستشم آفريدم.
و
چون پرستش حقيقى، بىشناخت، صورت نمىبندد، به همينسبب، تنها راه دستيابى به اوج
قله كمال، پرستش همراه بينش است.
خداوند،
انسان را به دو نيروى خشم و شهوت مجهز نمود تا توان حركت به سوى كمال را داشته
باشد و او را از تسلط اين دو نيرو و خواهشهاى نفسانى زاييده شده از آن- كه هماره
همراه انسانهاست- ايمن نساخت. به همين دليل، آدمى افزون بر عقل و ديگر ابزارهاى
شناخت، به چيزى نياز دارد كه سلامت بينش او را ضمانت كند تا حجّت بر او كامل و نعمت
هدايت برايش تمام گردد، و همه عوامل انتخاب آگاهانه راه درست يا بيراهه براى او
فراهم آيد.
از
اينرو نتيجه سنت هدايت الهى اين بود كه عقل آدمى از سوى وحى الهى و راهنمايى
رهنمايان برگزيده خدا در تمام زواياى زندگى پشتيبانى گردد.
پيامبران،
از آغاز بردميدن تاريخ و در گذر زمان، مشعل هدايت ربانى را بر دوش كشيدند تا
بندگان خداوند بدون هدايتگر و راهبر نمانند و گفتار وحى- كه تأييدگر عقل است- نيز
گوياى همين مطلب است كه «زمين هيچگاه از حجت الهى خالى نخواهد بود. حجت خدا،
هماره- قبل و بعد و همراه- با خلق است، بهگونهاى كه اگر در زمين دو كس بيشتر
نماند، يكى از آن دو حتما حجت خداست.» و قرآن نيز بدين مطلب اشاره كرده است: