افشين علاء
وى در چهارم فروردين 1348 ه. ش در خانوادهاى فرهنگى در شهرستان نور به دنيا آمد. از اوست در بيان مظلوميت امام سجاد (ع):
پيش چشمم تو را سر بريدند
دستهايم ولى بى رمق بود
بر زبانم در آن لحظه جارى
قل اعوذ بربّ الفلق بود
گفتى «آيا كسى يار من نيست؟»
قفل بر دست و دندان من من بود
لحظه اى تب امانم نمى داد
بى تو آن خيمه زندان من بود
كاش مى شد كه من هم بيايم
در سپاهت علمدار باشم
كاش تقديرم از من نمىخواست
تا كه در خيمه بيمار باشم
ماندم و در غروبى نفس گير
روى آن نيزه ديدم سرت را
ماندم و از زمين جمع كردم
پاره هاى تن اكبرت را
ماندم و تا ابد دادم از كف
طاقت و تاب بعد از ابوالفضل
ماندم و ماند كابوس يك عمر
خوردن آب بعد از ابوالفضل
ماندم و بغض سنگين زينب
تا ابد حلقه زد بر گلويم
ماندم و ديدم افتاده بر خاك
قاسم آن يادگار عمويم
گفتم اى كاش كابوس باشد
گفتم اين صحنه شايد خيالى ست
يادم از طفل شش ماه آمد
يادم آمد كه گهواره خالى ست