الا (خوشدل) كمالبخشش اينست
كهخاصپيشوايان مبين است.[1]
همچنين از اوست در بيان زبانحال حضرت زين العابدين عليه السلام در واقعه كربلا:
آتش تب شعلهور بر جسم بيمارم شده
سوزماندرآتشو آتش پرستارم شده
از غم قتل عزيزان اشك مىبارم مدام
وين سرشگ ديدگان شمع شب تارم شده
خيمهها آتش گرفته چون دل سوزان من
واىاز اين آتش كه بار جان افكارم شده
يك طرف ليلا در افغان يك طرف نالان رباب
تسليت دادن بدين غمديدگان كارم شده
زينب و كلثوم امشب پاسبانى مىكنند
جانشين هر يك بهعباس علمدارم شده
بر سر بالين من بارد سكينه دُرّ اشك
وينگهر خوش مايه گرمى بازارم شده
در ميان خاك و خون پرپر گلان فاطمه
خوش بتاراج خزان گويد كه گلزارم شده
ريسمان كردند حاضر بهر دستو پاى ما
گوئيا در خواب عموى وفادارم شده
زندهگر- مىبود (خوشدل) شير دشت علقمه
كى اسير روبهان بودند آل فاطمه[2]
[1] - همان، جلد: 1، صفحه، 441- 442.
[2] - همان، صفحه، 789.