وعباس بن عبد مطلب و تمام فرزندانش و تمام بنى هاشم و تمام بنى مطلب وديگران كه به خاطر كثرت عدد آن‌ها نمى‌شود آن‌ها را برشمرد.[1]

البته علماى ديگر نيز از اهل سنت چنين اعترافات را كرده‌اند كه ما به همين مقدار كفايت مى‌كنيم.

7. زيد بن حباب مى‌گويد: رأى و عقيده سفيان ثورى همان عقيده كوفيان بود كه على را افضل از ابوبكر و عمر مى‌دانستند، ولى زمانى كه به بصره رفت از اين عقيده‌اش برگشت و آن دو را از على افضل دانست.[2]

8. از يحيى بن معين شنيدم كه مى‌گفت: يحيى بن آدم مى‌گويد: من در كوفه كسى را نديدم مگر اينكه على را برتر مى‌دانست و برترى را از او شروع مى‌كرد. يحيى كسى را جز سفيان ثورى استثنا نكرد.[3]

9. عبدالرزاق مى‌گويد: بارى معمر حرفى زد و من جلويش نشسته بودم و او تبسم مى‌كرد و همراه ما نيز كسى نبود. به او گفتم: چرا مى‌خندى؟ چه شده است؟ گفت: من از اهل كوفه در تعجبم. مثل اينكه بناى كوفه بر پايه محبت على است. با كسى هم صحبت نمى‌شوم مگر اينكه حتى ميانه‌روانشان نيز على را افضل از ابوبكر و عمر مى‌دانند. از جمله سفيان ثورى. (پس اين سخن قبل از زمان برگشت ثورى از اين عقيده بوده است.) به معمر گفتم: واقعا چنين ديدى؟ گفت: مگر چه شده است؟ اگر كسى بگويد، على افضل از ابوبكر و عمر است و عمل‌كرد آن‌ها را نيز

[1] . صحيح شرح عقيده طحاويه" سقاف، ص 222.

[2] . حلية الاوليا، ج 7، ص 31؛ ينابيع الموده، ج 3، ص 228.

[3] . تاريخ ابن عساكر، ج 42، ص 530. تاريخ ابن كثير، ج 8، ص 13.