نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 352
اين اعتبارات سهگانهاى كه شما براى
ماهيت ذكر كردهايد،از اعتبارات و ملاحظات ذهن ماست و جايگاهش فقط در ذهن است و
هيچگاه در خارج يافت نمىشود؛آنگاه اگر ماهيت،به ملاحظۀ يكى از اين
اعتبارات،موضوع واقع شود و بخواهيم حكمى را براى او ثابت كنيم:
اولا يلزم كه جميع قضايايى كه محمولشان
از عوارض خارجى است،قضاياى ذهنيه باشند چون ماهيت مقيدا به اين قيود ظرفش ذهن است
و در خارج يافت نمىشود، درحالىكه بخش عمدۀ قضايا،قضاياى خارجى و حقيقى است و
تنها قضاياى خارجى منحصر مىشود به حمل ذاتيات بر ذات كه در آنجا ماهيات من حيث هى
ملاحظه شده و قطعنظر شد از امور خارجى و آن اعتبارات ثلاثه را ندارد.
و ثانيا يلزم كه امتثال تكاليف،محال و
ممتنع باشد به جهت اينكه ظرف امتثال، خارج است و ظرف ماهيت،مقيد به يكى از اين
اعتبارات ذهن است و محال است در خارج پيدا شود،فيستحيل امتثال التكاليف.
و هذا الاشكال وجيه.
جناب مصنف از اين اشكال مهم جواب مىدهند
به اينكه:ما گفتيم«در مورد حمل امور خارجى بر اين ماهيت،آن را نسبت به آن امر
خارجى مقايسه كنيم و حين المقايسه،از سه حال خارج نيست:يا اين ماهيت،نسبت به آن
امر خارجى،بشرط شىء اخذ مىشود يا بشرط لا و يا لا بشرط».
اين گفتۀ ما سه احتمال
دارد:
احتمال اول:يحتمل مراد ما اين باشد كه
تمام الموضوع براى اين حكم و محمول، مجموع مركب از مقيد و قيد است.يعنى ماهيت و
اين امر خارجى،مثلا«المجتهد بشرط كونه عادلا»موضوع است لجواز التقليد؛يا«المؤمن لا
بشرط كونه عادلا او فاسقا»موضوع جواز سلام است.
احتمال دوم:يحتمل مراد اين باشد كه تمام
الموضوع از براى حكم،همان قيد و اعتبار باشد اما نفس ماهيت،هيچكاره است؛همهكاره،همان
اعتبار بشرط شىء يا بشرطى يا بشرطلايى است.
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على جلد : 1 صفحه : 352