responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 345

قبال دو قسم ديگر(كه بشرط شىء و بشرط لا باشد).

حال،علماى معقول،در رابطه با ماهيت،دو اصطلاح ديگر هم دارند:يكى اصطلاح ماهيت مهمل و يكى ماهيت لا بشرط مقسمى.

مى‌خواهيم بدانيم كه اين دو اصطلاح آيا دو عبارت مترادف هستند،يعنى مثل انسان و بشر هستند(كما قال به بعض،مثل آخوند،تبعا للحاجى السبزوارى)يا دو اصطلاح متباين هستند كالانسان و الفرس(كما قال به بعض آخر،مثل مرحوم كمپانى)؟

عاملى كه ما را وادار نمود چنين سؤالى را مطرح كنيم،آن است كه كلمات اصوليان در اين زمينه درهم و برهم است و پيچ‌وتاب دارد.از بعضى عبارات استفاده مى‌شود كه مترادف‌اند و از بعضى عبارات برمى‌آيد كه متباين هستند.به نظر ما جواب سؤال فوق اين است:اين دو اصطلاح،متباين هستند و دو معناى مختلف دارند نه مترادف.

توضيح مطلب:مقدمتا بايد به دو نكته توجه كنيم كه اين دو نكته مورد قبول همگان است و اجماعى است بين العلماء؛و آن دو نكته اين است:

نكتۀ اول:همه قبول دارند كه ماهيت مهمل عبارت است از ماهيت من حيث هى هى با قطع‌نظر از جميع عوارض و مشخصات خارجى،يعنى وقتى كه شش دانگ حواسمان را متوجه ذات و ذاتيات مى‌كنيم(مثلا انسان را بما انه حيوان ناطق ملاحظه مى‌كنيم مع قطع النظر عن العلم و الجهل،و البياض و السواد،و الصغر و الكبر و...) جميع خصوصيات ماهيت را،به اين ملاحظه،ماهيت مهمل يا ماهيت من حيث هى هى گويند.ماهيت،به اين اعتبار،متلون به هيچ لونى و متكيف به هيچ كيفى و متكمم به هيچ كمى و...نيست بلكه تمام صفات از او منتفى است.انسان،در مرتبۀ ذات،نه عالم است و نه جاهل،نه مرد است نه زن و...بلكه خودش،خودش است؛به قول فلاسفه:الماهية من حيث هى ليست الا هى؛و به فرمودۀ حاجى سبزوارى:

و ليست الا هى من حيث هى مرتبه نقائض منتفيه

نكتۀ دوم:همه قبول دارند كه ماهيت لا بشرط مقسمى عبارت است از ماهيتى كه ذهن ما او را ملاحظه و اعتبار مى‌كند، درحالى‌كه مقايسه شده با امور خارجى نه اينكه

نام کتاب : شرح اصول فقه نویسنده : محمدى، على    جلد : 1  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست