«اكثريت
روستايى»[1] اطلاق
مىشود. ساختار اجتماعى اينگونه جوامع «برپايه خانواده گسترده[2]
است» كه اتكا به اقتصاد تهاترى ضعيف، نامتعادل و مبتنى بر خانواده و زمين، از
ويژگىهاى بارز آن است و در آن، نه خلاقيتى در زمينه ابداع فنآورى مشاهده مىشود
و نه فنآورى جديدى مورد استفاده قرار مىگيرد. اقتدار سياسى را نيز «اصل و نسب،
دين و آداب و رسوم» تعيين مىكند. در ملتهاى سنتى و سنتگرا، عوامل فرهنگى «تداوم
روند نظم اجتماعى را به طور سنتى با پذيرش بدون قيد و شرطم ارزشها، تقديرگرايى و
همرنگى با جماعت، تقليد و پيروى از ديگران،» تقويت مىكنند.
جامعه
امروزى (نوين) يا مدنى، كه معمولا در كشورهاى توسعهيافته به چشم مىخورد، داراى
ويژگىهايى است كه مفهوم «نوگرايى» براساس آنها شكل گرفته است: جمعيتى عموما
تحصيلكرده، مجهز به امكانات ضرورى و داراى نرخ شهرنشينى بالا، كه «در شبكهاى
بسيار متنوع از واحدهاى تخصصى اجتماعى- اقتصادى و سياسى» تشكل و سازمان يافتهاند.
در فرهنگ جامعه مدنى «بر ارزشهايى چون مشاركت سياسى، پيشرفت، نوآورى، ملىگرايى و
ارزشهاى ديگرى كه وجودشان براى عملكرد و استمرار فعاليت نظامهاى اقتصادى و سياسى
نوين ضرورى است تأكيد مىشود». جين كوهن[3]،
ويژگىهاى يك «جامعه مدنى نوين» را به طور خلاصه معادل «قانونگرايى»[4]
(حقوق خصوصى؛ برابراى افراد از لحاظ حقوق مدنى، سياسى و اجتماعى)، تكثّر[5]
(تشكيل محافل و مجامع خودمختار، مستقل و خودساخته) و تبليغ[6]
(فضا براى ارتباط، مشاركت عمومى، تكوين[7]
برخورد آراء، تفكر و ابراز عقايد پيرامون خواستههاى سياسى و هنجارىهاى اجتماعى)
عنوان مىكند.