خصوصى داراى
گرايش بازارى، كمك كرده است. هفتاد درصد كاركنان يكى از مؤسسات دهكدهاى در
«سيچوان» در آن واحد كارمند «تماموقت» برخى از مؤسسات دولتى نيز بودهاند. الگوى
تخصيص كار دولتى و آمرانه، تأمين حداقل درآمد، مزايا و امنيت شغلى اين نوع كاركنان
را تضمين كرده است و به همين دليل آنان مشتاق بودند در درياى متلاطم و پر از
مخاطره اقتصاد بازارى غوطهور شوند و توان اين كار را نيز داشتند. «مرخصى بدون
حقوق»، شغل دوم شبانه آشكار و پنهان، فعاليتهاى اقتصادى يا زراعى «پارهوقت» و
بازنشستگى زودتر از موعد، جملگى راههايى هستند كه اينگونه كاركنان داراى مشاغل
تضمينشده دولتى مىتوانند از طريق آنها به پيشرفت اقتصاد بازارى كمك كنند.
از
ديدگاه نهادى، به روشنى انگيزهاى قدرتمند در رؤساى دانوىها وجود دارد كه باعث
مىشود به كاركنان خود اجازه دهند به مرخصى بروند و يا به شغل دوم بپردازند؛ زيرا
بدين ترتيب دانوىها خواهند توانست دستمزد اينگونه افراد را توقيف يا مصادره كنند
يا بخشى از آن را صرف استخدام نيروى كار به مراتب ارزانتر روستايى سازند و اين،
تنها يكى از راههاى «تضعيف و تحليل دولت» توسط دانوىهاست. حتى مؤسسات و
شركتهايى كه با سرمايهگذارى خارجى كار مىكنند، بسيارى از كاركنان خود را كه
معمولا بهترين آنها هم هستند از بين كاركنان دانوىهاى دولتى انتخاب مىكنند و
آنها را به صورت تماموقت يا پارهوقت به كار مىگيرند. بسيارى از خانوادههاى
شهرى چين، حتى روش جسورانهترى را موسوم به «يك خانواده، دو نظام»[1]
اتخاذ كردهاند (اين نام از سياست «يك كشور، دو نظام» دنگ شيائوپينگ مأخوذ شده است
كه مرادش از اين عبارت، كشورهاى هنگكنگ و تايوان است). با اين روش يا راهبرد، يك
زوج ممكن است به خاطر بهرهمندى از مسكن ارزانقيمت و ديگر مزايايى كه توسط
دانوىهاى عرضه مىشود، به شغل كمدرآمد و تضمينشده دولتى قناعت كنند؛ اما زوج
ديگرى ممكن است ترجيح دهد براى كسب درآمد توأم با خطر اما بيشتر در بازار «در