به حجاب فرح ملكه محبوب ايران چيست؟ با شنيدن اعتراض او بر سر دوراهى قرار گرفتم زيرا مسئوليّت خطير مكتب و حفظ حدود و ثغور او از يكسو و جوّ ناآرام و تند مجلس از سوى ديگر در اين ميان با الهام از حضرت بقيّة اللّه الاعظم روحى و ارواح العالمين له الفداء لب به سخن گشوده و چنين گفتم:

تو مزدور كه‌اى، تو دست‌نشانده كدام حزبى، تو نماينده كدام گروه مخرّب هستى، كدام عامل بى‌گانه به تو رخصت داده كه رشته سخن مرا قطع كنى، تو از كجا آمده‌اى، چه كسى تو را تحريك و وادار نموده است كه اينگونه گستاخانه با خطيب اسلام حرف زده و سخن بگوئى.

مجلس ناگهان به شورش كشيده شد و او به زير سؤال رفت و گروهى از مردم آنچنان غضب بر آنان حاكم و مستولى گشت كه مانند عقاب بر سر او ريختند و با ضرب و شتم او را از مجلس حسينى و از حسينيّه خارج نمودند.

من اشعار را دوباره با تكيه بر صوت خويش تكرار كردم و در پايان ذكر مصيبتى را خواندم و پس از آن دعا كردم و از منبر پائين آمدم و به خانه علّامه سمنانى كه جنب حسينيه بود رفتم هنگام ديدار علماء سمنان با من همگان گفتند كه حقّا تو حشمت الواعظين هستى.

دستگاه جبّار حاكم به احترام علّامه سمنانى از ريختن به خانه علّامه ابا نمودند ولى تلفنا با تهديد و ارعاب از ايشان خواستند كه هرچه سريع‌تر عذر مرا بخواهند، تا آن‌كه شبانه از سمنان‌