responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 160

از مجلس روضه برايم تبرّكى بياورمرحوم ميرزا قدس سره و درخواست تبرّك از مجلس روضه‌

فاضل محترم و خطيب شهير حجت الاسلام شيخ بندانى نيشابورى مى‌گويد: در قم بسيار خدمت فقيه مقدّس، مرحوم ميرزاى تبريزى قدس سره مى‌رسيدم و از ايشان علاوه بر استفاده‌ى علمى، استفاده‌ى معنوى هم مى‌بردم. ايشان با كمال خضوع و خشوع به سوالات بنده جواب مى‌داد و مسايل را حل مى‌كرد. ايشان مى‌دانست كه من گاهى منبر مى‌روم؛ بنابراين از من مى‌خواست كه براى ايشان دعا كنم. يك روز مناسبتى پيش آمد، خدمتشان رسيدم و عرض ادب كردم. از من سؤال كردند: «امروز كجا مى‌روى؟» گفتم:

«آقا! منبر دارم». مرحوم ميرزا قدس سره سؤال كردند: «در مجالس شما تبرّكى هم مى‌دهند؟ ممكن است از آنجا كمى تبرّكى برايم بياورى؟!» گفتم:

«چشم آقا». در فكر فرو رفتم كه اين بزرگوار واقعاً چه اعتقادى دارد. با وجودى كه خود مقرّب است، اما عقيده و اعتقادش به تبرّكى مجلس عزاى اهل بيت عليهم السلام چه محكم و پا برجاست. به مجلس رفتم، در مجلس فقط چاى دادند و من هم چند حبّه قند برداشتم و خدمت ميرزا قدس سره رفتم و گفتم: «آقا! در آن مجلس فقط چاى مى‌دادند». مرحوم ميرزا قدس سره يك حبّه قند از دست من برداشته، به دهان مباركشان‌

نام کتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 160
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست