مىشود، و احتياط آن است كه به اندازه ممكن از
محلّش دور شده و احرام ببندد.
مسأله
15- اگر انسان داراى ملك و يا كالايى باشد كه جوابگوى هزينههاى سفر حج
است ولى فروش آن به قيمت متعارف و معقول مقدور نيست؛ در صورتى كه فروشنده از فروش
آن بيش از حد متعارف ضرر نمىبيند، واجب است به كمتر از قيمت معمولى بفروشد.
و
همچنين اگر هزينههاى سفر حج بالا برود- مانند قيمت بليط هواپيما، چادر، هتل و
غيره- چنانچه اين افزايش قيمت، ضررى بيش از حد متعارف، داشته باشد، تأخير حجّ تا
سال آينده جايز است وگرنه جايز نيست، و از همين قبيل است اگر طلبى به صورت
مدّتدار (كه زمان ادايش نرسيده) از كسى داشته باشد، كه اگر بتواند آن را بفروشد
هزينه حج او را كفاف مىدهد، در صورتى كه ضررى بيش از حدّ متعارف براى فروشنده
نداشته باشد، فروش آن واجب است.
مسأله
16- سوغات و هدايايى كه حاجىها براى نزديكان خويش تهيّه مىكنند جزء
استطاعت شمرده نمىشود و ناتوانى از خريد آنها مجوز ترك حج نمىشود، بلى اگر شخصى
با نخريدن هدايا واقعا به عسر و حرج مىافتد، مانند موارد حرجى ديگر، حج بر چنين
شخصى واجب نيست.
مسأله
17- اگر شخصى- چه مرد و چه زن- مالى به دست آورد كه كفاف هزينه حجّ از
طريق زمينى را مىكند ولى جوابگوى سفر هوايى نيست، واجب است از راه زمينى حجّ
نمايد به شرط اينكه، موجب