responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 792

كشتى ضامن آن هستيم»، در اين صورت چنان چه اين سخن را به گمان اين‌كه آنها به اين مطلب رضايت دارند گفته باشد، امّا بعداً آشكار شود كه آنها رضايت نداشته اند، در اين فرض آنچه از گفته او آشكار است اين است كه همه آنها، كل متاع را ضامن هستند نه اين‌كه هر يك بطور مستقل ضامن كالا باشد. بنابراين ضمانت كالا بر همه تقسيم مى‌شود و امركننده به مقدار سهمش- نه تمام مال- ضامن است و همين طور است اگرادعا كند كه آنها به من اذن داده‌اند امّا آنها چنين اذنى را انكار نمايند. امّا اگر اين سخن را بگويدومدّعى اذن از جانب آنها باشد يا بدون اذن اين سخن را بگويد و با وجود اين بگويد اگر آنها ندادندخودم ضامن كالاى تو هستم، او در صورت عدم پذيرش آنها ضامن تمام كالا است.

(مسأله 3498) اگر كسى از بالا يا در چاه و امثال اينها بيفتد و در حال افتادن براى نجات خويش دست ديگرى را بگيرد و او هم بيفتد ديه او را ضامن است و چنان چه دوّمى براى نجات خود از سوّمى بگيرد، هريك از اوّلى ودوّمى نصف ديه سوّمى را ضامن است و چنان چه سوّمى براى نجات خود ازچهارمى بگيرد (و موجب افتادن وكشته شدنش گردد) هر يك از سه نفر ثلث (3/ 1) ديه نفر چهارمى راضامن است و اگر نفر چهارم (براى نجات خود) به نفر پنجم معلّق وآويزان شود، هر يك از چهار نفر ربع (4/ 1) ديه نفر پنجم را ضامن مى‌باشد. اين در صورتى است كه معلوم باشد كه شخص كشيده شده به واسطه شخص ديگر به شخص ديگرى معلّق وآويزان شده باشد، يعنى روشن وآشكار باشد كه اين شخص ديگرى را گرفته و به سوى خود كشيده است وگرنه، قتل نسبت به او خطاى محض به حساب مى‌آيد كه ديه بر عاقله او مى‌باشد. البته از اين مطلب يك مورد استثنا مى‌شود وآن اين كه اگر چهار نفردر گودالى كه در آن شير موجود است بيفتند، بعد يكى از آن چهار نفر در ته گودال براى نجات خود ازدوّمى ودوّمى از سوّمى وسوّمى از چهارمى بگيرد تا اين‌كه بعضى از آنها موجب افتادن بعض ديگر برروى شير گردد و شير همه آنها را بكشد، حكم نفر اوّلى اين كه او شكار شير است، يعنى خون او هدراست وبايد ورثه او ثلث (3/ 1) ديه را براى ورثه دوّمى غرامت بدهد و ورثه دوّمى براى ورثه سوّمى دوثلث (3/ 2) ديه را غرامت دهد ولى ورثه سوّمى بايد يك ديه كامل را به ورثه چهارمى غرامت دهد. و اين حكم در اين مورد بر خلاف قاعده است امّا به لحاظ اين‌كه روايت دارد ناچاريم آن راملاك عمل قرار دهيم وبايد در مورد خودش اكتفا كنيم و به ساير موارد تعدّى و سرايت ندهيم.

نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق    جلد : 1  صفحه : 792
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست