نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 462
گواهى قبل از تعريف ياهمزمان با آن يا بعد از آن
باشد، البته اگر گواهى بعد از تملّك باشد، اقرب آن است كه دادن آن به مالك واجب
نيست، اگرچه احتياط دادن به مالك است، چنانچه قبلًا نيز گذشت.
(مسأله
1962) اگر عين قبل از تعريف تلف شود، چنانچه مورد ضمان نباشد- به اين
صورت كه تعدّى و تفريط صورت نگرفته باشد- تعريف ساقط است، ولى اگر مورد ضمان باشد،
تعريف ساقط نيست، همچنين اگر تلف در اثناى تعريف باشد كه در صورت اوّل تعريف ساقط
و در صورت دوّم كامل كردن تعريف واجب است، پس وقتى مالك را شناخت مثل يا قيمت را
به او مىدهد.
(مسأله
1963) اگر كسى ادّعا كند كه لقطه مال من است و بداند كه راست مىگويد،
واجب است به او تحويل داده شود، همچنين اگر صفات آن را بيان كند و اطمينان بر
راستگويى او پيدا شود، ولى مجرّد بيان نمودن صفات آن، بلكه بوجود آمدن گمان نيز
كفايت نمىكند، بلكه بايد اطمينان حاصل شود.
(مسأله
1964) اگر مالك را بشناسد در حالى كه براى لقطه رشد و افزايش متصل به وجود
آمده باشد، در اين صورت عين را با افزايش آن به او مىدهد، خواه افزايش قبل از
صدقه دادن بوجود آمده باشد يا بعد از آن.
(مسأله
1965) اگر لقطه افزايش منفصل داشته باشد، چنانچه آن افزايش قبل از تملّك
بوجود آمده باشد مال مالك است، ولى اگر بعد از تملّك به وجود آمده باشد، بنابر
اظهر مال ملتقط است.
(مسأله
1966) اگر مالك را نشناسد و براى لقطه افزايشى بوجود آيد، چنانچه افزايش
متصل باشد، ملتقط به تبع تملّك لقطه، آن را مالك مىشود، ولى اگر افزايش منفصل
باشد، اظهر آن است كه آن را صدقه بدهد.
(مسأله
1967) اگر مالك را بشناسد امّا رساندن لقطه به اويا وكيلش ممكن نباشد،
چنانچه گرفتن اجازه تصرف از او ممكن باشد اگرچه براى صدقه دادن از جانب او يا آن
را به خويشاوندان او بدهد و امثال اينها، بايد اين كار را انجام دهد وگرنه بايد از
جانب او صدقه بدهد.
(مسأله
1968) اگر ملتقط بميرد، چنانچه بعد از تعريف وتملّك باشد، مانند ساير
املاكش به وارث اومنتقل مىشود، ولى اگر بعد از تعريف وقبل از تملك مرده باشد،
بعيد نيست كه وارث در
نام کتاب : رساله توضيح المسائل نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 462