بلكه بعيد نيست كه اگر از طواف يا سعى
نيز منع كند، همين حكم را داشته باشد.
[1374] م- كسى را كه بواسطه بدهكارى،
كه ندارد بدهد، حبس كنند يا به ظلم حبس كنند حكم سابق را دارد.
[1375] م- اگر بعد از احرام براى رفتن
به مكّه يا اجازه بجا آوردن اعمال، پولى مطالبه كنند، پس اگر داشته باشد بايد
بدهد، مگر آنكه حرجى باشد و اگر نداشته باشد يا حرجى باشد ظاهراً حكم مصدود را
داشته باشد.
[1376] م- اگر از يك طريق مصدود شد و
راه ديگرى هست كه باز است و مخارج رفتن از آن راه را دارد بايد به احرام باقى
بماند و از آن راه برود و اگر از آن راه رفت وحج او فوت شد، بايد عمره مفرده بجا
آورد و از احرام خارج شود.
[1377] م- اگر شخص مصدود خوف آن داشته
باشد كه اگر از راه ديگر برود به حج نمىرسد، نمىتواند عمل شخص مصدود را بكند و
مُحلّ شود، بلكه بايد به راه ادامه دهد و صبر كند تا فوت محقق شود و با عمره مفرده
متحلل شود.
[1378] م- تحقق پيدا مىكند مصدود
بودن در حج به اينكه به هيچ يك از وقوف اختيارى و اضطرارى عرفه و مشعر نرسد، بلكه
تحقق پيدا مىكند اگر نرسد به چيزى كه به فوت آن، حج فوت مىشود هرچند از روى علم
و عمد نباشد و صور آن در سابق ذكر شد، بلكه ظاهراً تحقق پيدا كند به اينكه بعد از
وقوفين منع كنند او را از منى و مكّه و نتواند نايب بگيرد، بلكه اگر منع كنند از
اعمال منى يا اعمال مكّه، با عدم امكان نايب، بلى در صورتى كه تمام اعمال را