غربيها
اولا به نحو جدى در تلاشند كه از اقامه حكومت اسلامى (هرچند توسط فريب آراى عمومى
مردم و دموكراسى!!) جلوگيرى كنند و احكام اسلامى را در حريم زندگانى فردى محصور
نمايند تا در اجتماع توسط دولت تطبيق نشود.
و
ثانيا كوشش مىكنند احكام وضعى خود را به هر نيرنگى كه باشد به شكل قانون در جوامع
اسلامى بياورند تا غرور خود را ارضاء نمايند و تهاجم فرهنگى آنان در همه كشورها با
همين انگيزه است.
براى
تحقق اين دو اصل، از منطق و تجربه و از در نظر گرفتن عواقب ناگوار تمدن بدور از
دين، هيچ استفادهاى نمىكنند بلكه به وسيله قرضهايى كه مىدهند و احيانا كمكهاى
بلا عوضى كه به كشورهاى فقير مىنمايند و عمده بوسيله تبليغات مستمر و فنى با
ارتباطاتى كه در پناه وسايل مدرن تهيه نمودهاند طرف را ارعاب مىكنند، تا از حق،
گمراه شوند.
راديوهاى
آنان روزانه گوشهاى مردم قارههاى دنيا را پر مىكنند، به هر دروغ، رنگ و چهره
واقعيت مىدهند، حقايق و واقعيتها را موهوم مىسازند. در مصاحبههاى خود با افراد
نادان و غافل از همهچيز شاخ و