نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 132
وقتى با معاون رئيس جمهور شوروى در مسكو ملاقات
كردم به او گفتم: ما كه قابليت اين را نداشتيم كه كمونيست شويم؛ شما آمديد كه ما
را كمونيست درست كنيد و كمونيزم را جايگزين اسلام بسازيد؛ افغانستان را مستعمرهى
خود نماييد. مردم افغانستان چنين قابليتى را نداشتند كه دين اسلام را بگذارند و
بيايند كمونيست شوند و يا كشور افغانستان جزءى از اقمار شما گردد؛ حالا كه ما چنين
لياقتى را نداشتيم، خوب است كه اكنون شما بياييد مسلمان شويد؛ كمونيزم ديگر بدرد
نمىخورد و به سربازان خود نيز بگوييد كه از افغانستان بيرون شوند، چند جمله ديگر
را نيز به او گفتم، سرش پائين بود؛ من فكر مىكردم كه او واكنش تندى از خود نشان
مىدهد. البته من با زبان مُلّايى با او صحبت مىكردم، نه با زبان سياسى.
بعد
از لحظهى يك مرتبه سرش را بلند كرد و گفت: هرچه شما گفتيد، همه درست است و من
همهى آن را قبول دارم؛ ولى بحث روى اين نيست كه ما از افغانستان بيرون شويم يا
نه. بيرون شدن ما اكنون از كشور شما قطعى است؛ منتهى گفتگو در اينجا است محسنى
صاحب، كه ما چگونه ازافغانستان خارج شويم كه براى ما آبرومندانه باشد؟ ما شما را
در اينجا
نام کتاب : گوشهاى از تاريخ جهاد مردم افغانستان از نگاه حضرت آيت الله محسنى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 132