ازين غلو و افراط، اجتناب نمود، و دور و تسلسل مذكور را در بين تمام
اوضاع مادى و معنوى و بين افكار انداخت و اين تفسير طبيعىتر و با طبيعت انسانى
سازگارتر است، و البته نبايد غافل بود كه مقدارى از افكار و ادراك انسان ذاتى و
فطرى بوده كه با رشد بدنى انسان رشد ميابد و مانند اصل استعداد انسانى خارج از دور
و تسلسل مذكور است و اين موضوع يكى از مميزات مهم انسان از سائر طبقات حيوانى
ميباشد كه كاملا محسوس است و سابقاً بآن اشاره شد.
تا
اينجا دانستيم كه ماركسزم از اثبات مدعاى خود عاجز است بلكه فهميديم كه آنها در
كاوش خود از طريق طبيعى منحرف گرديدهاند اينك براى مزيد بطلان اين نظريه بمطالب
ذيل توجه فرمائيد:
شواهد
ششگانه بر بطلان خيالات ماركسيزم
1-
اگر همه چيز تابع وسائل توليد باشد، نظريات ماركس و پيروان او نيز معلول وضع
اقتصادى زمان اوست