responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دفاع مشروع ما نویسنده : انجمن فرهنگ اسلامى    جلد : 1  صفحه : 69

و زمان ندارد، همه موجودات امكانى در حدوث و بقاء (ابتدا و استمرار) به افاضه او نياز دارند (اگر نازى كند از هم فرو ريزد قالبها)[1]، «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ» ولى در قرآن بعضى از كلمات و جملاتى دلالت بر تجسم مى كند مثل «يدالله»؛ (دست خدا) و مثل‌ «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»؛ (رحمن بر تخت نشسته و جا گرفته‌ «وَ جاءَ رَبُّكَ»؛ (پروردگار تو آمده).

جمعى مى گويند بايد اين آيات تأويل برده شود كه عقل تجسم خدا را به هيچ وجه نمى پذيرد. جمعى مى گويند كه آيات را به همان معناى خودش بپذيريم و اين دسته «مجسمه» هستند كه در أقليّت هستند.

يك سخنران از همين دسته روزى بر سر منبر به نقل تاريخ- گفته از من سؤال كنيد تا تمام اعضاى خداوند را براى شما تعريف كنم كه همه را مى دانم! فقط از دو عضو او سؤال نكنيد كه از بيان آن حياء مى كنم؛ يكى عورت او و ديگرى ريش او!! (استغفرالله ربى و اتوب إليه)

قائلين به تأويل، اقوالى دارد يك عده براى آيات مذكور مطابق فكر خود معناى ديگر مى آورند. يك عده مى گويند معناى مدلول به شهادت عقل، مراد خداوند نيست ولى معناى ديگر اگر از خود قرآن و يا حديث معتبرالسند و يا از لغت به دست آيد، مى شود آن را پذيرفت إلّا در آن توقف مى كنيم و علم آن را به خداوند موكول مى كنيم. «وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ...» همين قول مطابق عقل و قرآن است و احتياط. جمعى مى گويند اين آيات يا متشابهات نيست و يا اگر باشد آن را بلاكيف قبول داريم. مثلا «استوى» و «يد» را بدون كيفيت آن قبول داريم. اينان را «بلكفه» مى گويند.


[1] .

گر فيض تو يك لحظه به عالم نرسد

معلوم شود بود و نبود همه كس‌

نام کتاب : دفاع مشروع ما نویسنده : انجمن فرهنگ اسلامى    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست