خوشم آمد، ديدم او راست مى‌گويد، حرف او منطقى است، زندگى يك‌نواخت براى انسان ممكن نيست و لذت زندگى نيز در فراز و نشيب آن است، زندگى بايد تنوع داشته باشد؛ اگر تنوع نداشته باشد انسان خسته مى‌شود.

انسان بايد به آن‌چيزهايى‌كه از جانب خدا به او رسيده قناعت داشته باشد، قناعت به آن معنا نيست كه انسان كار نكند؛ بلكه انسان بايد هميشه تلاش كند، از راه‌هاى معقول و منطقى در پى كسب اموال باشد، هيچ‌كس از اين‌كار انسان را منع نمى‌كند، ممكن است انسان توسط تلاش و زحمت بعد از مدتى" ميليونر" شود؛ ولى چنان‌چه به انسان نرسد ناراحت هم نباشد، انسان نبايد چشم خود را به اموال و نعمت‌هاى مردم بدوزد، يك‌وقت اگر انسان خانه‌ى چند طبقه را ببيند، نبايد قلبش به لرزه بيفتد، تحت تأثير دارايى ديگران قرار بگيرد، شخصيت خود را خورد كند. در اين دنيا انسان‌ها و شخصيت‌هاى خوبى وجود دارند؛ ولى از نظر معنوى پخته نيستند، اكثراً خام هستند، زود تحت تأثير قرار مى‌گيرند. چرا انسان تحت تاثير يك نفر پول‌دار قرار بگيرد؟ چرا وقتى يك نفر پول‌دار را انسان ببيند بدنش بلرزد؟ هركس كه پول‌دارد براى خودش است، به ديگران هيچ ربطى ندارد، اين از ضعف انسان است كه تحت تأثير پول‌داران قرار بگيرد، انسان بايد در مقابل آنان مثل ساير مردم برخورد كند، نه تكبر كند كه به آنان سلام ندهند و نه تملق كند كه‌