نام کتاب : جهانى شدن و جهانى سازى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 55
نظام سياسى و اجتماعى مدرن غرب، متفاوت است. بر اين اساس، از نظر
كستلز تفاوت عمده دوره مدرنيته با دوره جهانى شدن، سرعت اثرگذارى جهانى و شكل
استعمارى داشتن نفوذ دولتهاى غربى در جهان مىباشد.
كستلز
معتقد است: فرايند جهانى شدن موجب به وجود آمدن فرايند خود سامانگر شده است.
فرايند خود سامانگر، به لحاظ روانشناختى ضريب پذيرش پيام را افزايش مىدهد. كستلز
(1997) مىگويد: مؤسسه سانتافه كه در آغاز باشگاه فيزيكدانان عالى رتبه بود و هدف
آنها معرفى انديشههاى علمى از جمله علوم اجتماعى در يك پارادايم جديد بود، توجه
جدى به وجود آوردن ساختارهاى خو سامانگر به عنوان روح كنشهاى جديد اجتماعى در پاسخ
به روند جديد نموده است. ساختارهاى خود سامانگر، ساختار سيستمى را به وجود مىآورد
كهه با ورود به عرصه آن، مراحل مورد انتظار يكى پس از ديگرى به وقوع مىپيوندد. به
همين دليل است كه جهانى شدن را از جهتى به عنوان قدرت نرم تلقى كردند (عاملى،
2003) اولين نكتهاى كه جهانى شدن را به عنوان فرايند غربى كردن جهان و يا به طور
خاص آمريكايى كردن جهان توضيح مىدهد، نسبتى است كه اين روند با اديان بزرگ جهان،
مثل اسلام و پيروان آن يعنى مسلمانها برقرار مىكند.
3-
آمريكاگرايى حذفگرايانه و شمولگرايانه:
معرفى
چهره وحشت از اسلام و مسلمانان آمريكايىگرايى، نگرشى است كه معتقد به برترى
آمريكا بر همه جهان به لحاظ فرهنگى، تمدنى و قدرت اقتصادى و سياسى دارد. جهانبينى
حذفگرايانه و شمولگرايانه
نام کتاب : جهانى شدن و جهانى سازى نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 55