نام کتاب : المعاد في ضوء الدين و العقل و العلم نویسنده : المحسني، الشيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 65
معما اظهار داشته اند: كه ثبات
اين سلسله ازآثار روحى و جسمى مربوط به سلولها است، زيرا هرسلولىكه مىرود تمام
خواص خود را به سلول بعدى مىسپارد، ولى بايد اعتراف كرد كه متخصصين فن، به اين
گفته قانع نمىشوند. و به همين جهت دكتر كارل زيست شناس معروف فرانسوى در اين
زمينه چنين مىگويد: «علومىكه از موجودات زنده بطور عموم و از فرد آدمى بخصوص بحث
مىكنند اينقدر پيش رفت نكرده و هنوز در مراحل توصيفى باقى مانده اند، حقيقت اين استكه
انسان يك مجموعه پيچيده و غير قابل تفكيكى استكه نمىتوان اورا به آسانى شناخت[1]
در واقع جهل ما از خود ما، زياد است و نواحى وسيعى از دنياى درونى ما هنوز
ناشناخته است و بيشتر پرسش هاىكه مطالعه كنندگان درزندگى انسان طرح مىكنند بدون
پاسخ مىماند»[2].
پرسش
فوق نيز ازآن سوالاتى استكه بلا جواب مانده است تنها بعضى از متفكران اين فن
مىگويند: حل اين معضله از عهده علم ما بيرون است به علت اينكه سلول و خواص موجود
درآن، هردو ماده است و بايد تحول يابد.
فقط
لازم است معتقد باشيم كه يك امر مجهول و ناشناختهاى در بدن انسان وجود دارد كه سر
منشأ حفاظت خواص اخلاقى و نگهدارنده مشخصات فردى مىباشد، وآن حقيقت نامرئى از
آغاز ولادت تاپايان عمر به طور ثابتى در بدن انسان ها مىماند و با تغييرات دائمى
بدن تبديلى درآن حاصل نمىشود كه متكلّمين و علماى مذاهب و همچنين فيلسوفان هركدام
به اسم خاصى از اين جسم ثابت ياد كرده اند.
گاهى
بنام «أجزاى اصليه» و زمانى جسم «برزخى» و قالب مثالى و در كلمات رهبران اسلام به
عنوان «طينت» تعبيرگرديده است و شايد علماى فيزيك «فسيل» نامند.