responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 466

داشتم تو را و مقرر است كه هر كه خداى تعالى او را دوست داشته باشد قلوب عباد نيز او را دوست خواهند داشت بنا بر حديثى كه در سوره سابقه ذكر يافت و بدانكه ظاهر لفظ فليلقه اليم بالساحل دالست بر آنكه بحر موسى را بساحل انداخته باشد و بعد از آن از آنجا التقاط كرده باشند اما معنى مراد آنست كه موج بحر او را قريب بساحل رسانيد كه موضع فوهه نهر فرعون بود بعد از آن نهر او را ببركه فرعون آورد و آنجا او را برداشتند و قوله‌ وَ لِتُصْنَعَ عَلى‌ عَيْنِي‌ عطفست بر علت مضمره و تقدير اينكه (لتعطف عليك و لتصنع) يا عطف باشد بر جمله سابقه باضمار فعل معلل مثل و فعلت ذلك و لتصنع پس معنى آنست كه ما القا كرديم بر تو محبت را از جانب خود تا عطوفت و لطف نمائيم بر تو و تا پرورده شوى بر ديدن من يعنى منظور نظر تربيت من باشى و من مراعى و مراقب احوال تو باشم و احسان نمايم بتو در مطعم و مشرب و غير آن يا آنكه اين القاى محبت را در حق تو بجا آورديم تا پروريده شوى بر نگهداشت و محافظت من يا بر علم و اراده من بآنكه مرضعه تو مادرت باشد نه كسى ديگر و يا آنكه تا عمل و تصرف تو در آنچه مامور شده باشى مخالف مراد من نباشد كما يقال للصانع اصنع هذا على عينى انظر اليك لئلا تخالف به عن مرادى‌

در خبر است كه فرعون و آسيه او را بفرزندى برداشتند و بتربيت مهد و تعيين دايه اشتغال نمودند هر چند كه دايها كه حوالى خانه فرعون بودند آوردندى موسى شير ايشان نگرفتى مادر موسى دختر خود را كه مريم نام داشت يا كلثوم گفته بود كه بر كنار نيل ميرو و چشم بر صندوق ميدار كه بكجا ميرود و چون صندوق به باغ فرعون در آمد مريم نيز خود را در آن باغ انداخت و صورت حال را مشاهده كرد كه برادرش شير هيچكس را نميستاند خود را نزد آسيه رسانيد و باو گفت كه من دايه بياورم كه شير وى بستاند كما قال اللَّه تعالى‌ إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ‌ اين ظرف القيت است يا (لنصنع) القاى محبت تو كرديم در قلب بندگان در آن وقت كه ميرفت خواهر تو يا تو را در نظر عاطفت خود بپرورديم در وقتى كه خواهر تو نزد آسيه ميرفت‌ فَتَقُولُ‌ پس ميگفت باو و اتباع او هَلْ أَدُلُّكُمْ‌ آيا دلالت كنم شما را عَلى‌ مَنْ يَكْفُلُهُ‌ بر كسى كه تكفل اين طفل كند در شير دادن و پروريدن و ميتواند بود كه ظرف بدل اذ اوحينا باشد چه مراد باين بدل و مبدل منه وقت متسعست و اگر چه در او تباعد طرفين است كما يقول (لك رجل لقيت فلانا سنة كذا فتقول و انا لقيته اذ ذاك و ربما لقيته هو فى اولها و انت فى آخرها) القصه چون آسيه اين سخن از مريم شنيد گفت اگر چنين كنى با تو احسان كنم مريم بيرون آمد و فى الحال مادر را آگاه گردانيده او را حاضر ساخت و آسيه موسى را در كنار او نهاده‌ فَرَجَعْناكَ‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 466
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست