responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 422

مردمان در شبانه‌روزى يك بار طعام ميخورند و جمعى ديگر هر گاه كه طعام مى‌يابند ميخورند و اينها منهومين‌اند گروهى ديگر روزى دو بار كه آن وقت صبح و شام است و چون اين عادت محموده و طريق وسطى است از اينجهت حق سبحانه باين طريق در بهشت طعام را بمؤمنان خوراند و گفته‌اند كه عرب هر كه را چاشت و شام طعام ميخورد او را متنعم ميخوانند پس مراد آنست كه اهل بهشت متنعمان باشند وى در نزد بعضى مراد از غدا و عشا دوام روزيست و توالى آن كما يقال (انا عند فلان صباحا و مساء و بكرة و عشيا) كه مراد از اين ديمومت و استمرار از جميع زمانست نه اين هر دو وقت معين آورده‌اند كه عاص بن وايل سهمى اجرت اجير نميداد و اگر اجيرى مطالبه اجرت ميكرد ميگفت اگر آنچه محمد ميگويد حقست ما ببهشت اولى خواهيم بود پس در آنجا اجر ترا بتو دهيم بآنچه زياده بر آن باشد آيه آمده كه‌ تِلْكَ‌ آن بهشت كه ذكر كرديم‌ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ‌ بهشتى است كه ميراث ميدهيم‌ مِنْ عِبادِنا از بندگان خود مَنْ كانَ تَقِيًّا هر كه را كه پرهيزكار باشد يعنى باقى ميگذاريم آن را بر ايشان بجهة تقواى ايشان هم چنان كه بر وارث مال مورث باقى ميماند و وراثة اقواى لفظيست مستعمل در تملك و استحقاق چه در عقب آن نسخ و استرجاع نيست و بر دو اسقاط سمت زوال و انتقال نميپذيرد و گويند مراد آنست كه مساكن كفار را كه از براى ايشان بوده باشد در بهشت بر تقدير اطاعت ايشان و ايشان بجهة عدم اطاعت از آن محروم شده باشند و سزاوار دوزخ گشته باهل تقوى دهيم بجهت زيادتى در كرامت و مزية مرتبه ايشان چه در روايت صحيحه و اسانيد وثيقه آمده كه خداى تعالى براى هر بنده مكلف جايى تعيين فرموده در بهشت و هم در دوزخ چون مكلف ايمان آورد و اختيار طاعة كند جايى كه در دوزخ نامزد او باشد بكافران دهد و چون كافر شود و معصيت كند جايى كه در بهشت براى او مقرر بوده باشد بمتقيان دهد آورده‌اند كه چون حضرت رسالت (ص) را از اصحاب كهف و ذو القرنين و روح سؤال كردند فرمود كه سأخبركم غدا فردا بيائيد تا جواب شما دهم و كلمه انشاء اللَّه نگفت وحى دوازده روز يا پانزده روز يا بيست و پنج روز و اشهر چهل روز نازل نشد مشركان ميگفتند ودعه ربه و قلاه خدا محمد (ص) را واگذاشت و او را دشمن گرفت و حضرت رسالة (ص) بجهة اين بسى مغموم و مهموم بود چون جبرئيل فرود آمد باو گفت چرا دير آمدى و من بسى منتظر تو بودم جبرئيل فرمود كه من مشتاق ملازمت بودم اما بجهة آنكه در اينمدت از حضرت عزت مرخص نبودم بر تو فرو نيامدم بعد از آن حق سبحانه بجهت رد قول كفره و الضحى فرو فرستاد و بزبان ملائكه حبيب خود را از اين خبر كه داد وَ ما نَتَنَزَّلُ‌ و فرو نميآئيم ما فرشتگان‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 422
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست