افزون ساز حسن و جمال و تازگى و پاكيزگى خود را براى دوستان من و اينچنين منزلى را منزل دوستان ميگويد تنبيه بر آنكه ايشان را عطاها باشد كه نعيم فردوس بازاى آن محقر و ما حضرى تواند بود و مرويست كه فردوس ارفع درجات جنان است و حضرت رسالت (ص) فرموده كه‌

فاذا سالتم اللَّه فاسئلوه الفردوس‌

هر گاه از خدا طلب چيزى كنيد از وى طلب فردوس كنيد و نيز عبادة بن صامت از آن حضرت روايت كرده كه بهشت صد درجه است ميان هر دو درجه چندان باشد كه از آسمان تا زمين بلندترين آن فردوس است و جويهاى بهشت از آنجااند و بالاى آن عرش خداست و بهشت‌هاى فردوس چهار است دو از سيم و هر چه در آنجا است از الات و ادوات همه از سيمست و دو از زر و هر چه آن جا است هم از زر است از كعب الاحبار روايتست كه از فردوس بلندتر جايى نيست حقتعالى امر آن بمعروف و ناهيان از منكر در آنجا در آرد خالِدِينَ فِيها در حالتى كه جاويد باشند در آن‌ لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا نجويند از آن بهشتهاى گرديدنى يعنى نطلبند از آن تحويل بمكان ديگر زيرا كه همه مطالب ايشان در آن مهيا باشد و هيچ موضعى اطيب از آنجا نيابند تا نفس ايشان ميل آن موضع كند و بعد از امر و نهى و وعد و وعيد بيان حكم و علوم غير مشاهيه خود ميكند تا بندگان بدانند كه اوامر و نواهى او بر حسب حكم و مصالح است و ميفرمايد قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ بگو اگر باشد آب درياى محيط كه شامل ارض است‌ مِداداً سياهى‌ لِكَلِماتِ رَبِّي‌ براى نوشتن سخنان پروردگار من يعنى معلومات و حكم و مقدورات او يا معانى قرآن يا آنچه وعده فرمود براى اهل ثواب و آنچه وعيد كرده براى اهل عقاب‌ لَنَفِدَ الْبَحْرُ هر آينه فانى گردد و نماند آب درياچه آب دريا جسمت و هر جسم متناهيست پس آن بنهايت رسد قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ پيش از آنكه نماند لِكَلِماتِ رَبِّي‌ معانى و علوم آفريدگار من جهت آنكه غير متناهيست پس بمداد متناهى نوشته نشود وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ‌ و اگر چه بياوريم بمثل درياى محيط مَدَداً مدد آن مداد و بر آن افزائيم و بدانكه كلمات اگر چه بر وزن جمع قله است اما مراد از آن جمع كثره است و استعمال اول در ثانى در كلام عرب شايع است و از اين قبيلست قوله تعالى‌ وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ‌ چه غرف جنت از حد حصر و احصا متجاوز است عكرمه از ابن عباس روايت كرده كه اين آية وقتى نازل شده كه يهود مسلمانان را گفتند كه در كلام خود ميخوانيد كه‌ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً و زعم محمد آنست كه او را حكمت داده‌اند پس علم شما بسيار باشد و ديگر باره مى‌خوانيد كه‌ وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ‌