responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 299

ميكند كه‌ وَ قُلْ رَبِ‌ و بگو اى پروردگار من‌ أَدْخِلْنِي‌ در آر مرا در قبر مُدْخَلَ صِدْقٍ‌ در آوردن پسنديده و با كرامت‌ وَ أَخْرِجْنِي‌ و بيرون آور مرا از آن در وقت بعث‌ مُخْرَجَ صِدْقٍ‌ بيرون آوردن ستوده و با مكرمت ابن عباس فرمود كه در آر مرا بمدينه غانم و بيرون آور مرا از مكه سالم يا در ار بمكه جهت فتح و بيرون آر از آن بسوى حنين بر وجه نصرت و يا در آر مرا در دعوت نبوت و بيرون آر مرا از عهده تبليغ رسالت و امام جعفر صادق از اباء گرام خود (ع) روايت كرده كه رسول اين دعا را در وقتى كرد كه در غار بود يعنى بار خدايا بيرون آر مرا از غار با امنيت و باز بمكه رسان مرا با ظفر و غنيمت‌ وَ اجْعَلْ لِي‌ و بده مرا مِنْ لَدُنْكَ‌ از نزديك خود سُلْطاناً نَصِيراً حجتى يارى دهنده و قوتى اعانت كننده و غالب شونده بر جميع اهل خلاف و عناد و قتاده گفته كه مراد بسلطان سلطنت و پادشاهيست كه ناصر اسلام باشد بر كفر چه رواج اسلام بدون آن ميسر نبود پس حقتعالى اجابت دعوت آن حضرت فرمود بقوله‌ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ‌ و بقوله‌ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ‌ و بقوله‌ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ‌ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ‌ و بگو آمد حق يعنى دين اسلام‌ وَ زَهَقَ الْباطِلُ‌ و ناچيز شد باطل يعنى شرك و گفته‌اند حق قرآنست و باطل شيطان هر كجا قرآن ظهور كند شيطان مخفى گردد إِنَّ الْباطِلَ‌ بدرستى كه باطل‌ كانَ زَهُوقاً هست نيست شده و ناچيز گشته قشيرى گفته كه حق هر چيزى است كه براى خدا بود و باطل آنچه براى غير او باشد ابن مسعود فرموده كه چون رسول (ص) فتح مكه كرد پيرامن كعبه سيصد و شصت بت نهاده بودند هر قومى روى بصنم خود آوردى پس آن حضرت چوبى در دست گرفته بود كه بر سر آن قطعه آهن بود بر هر بتى كه ميزد پاره پاره ميشد و ميگفت‌ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ‌ و بر هر بتى كه بگذشتى بر وى در افتادى مشركان ميگفتند (ما راينا رجلا اسحر من محمد) و بر بالاى خانه كعبه بتى از خزاعه مانده بود كه از مس بود حضرت فرمود كه‌

يا على ادم به‌

اى على آن را بينداز امير المؤمنين (ع) آن را بر زمين انداخت و شكست بعد از آن در نعت قرآن ميفرمايد وَ نُنَزِّلُ‌ و فرو ميفرستيم بر تو مِنَ الْقُرْآنِ‌ از قرآن‌ ما هُوَ شِفاءٌ آن چيزى كه آن شفاييست مر امراض را مانند فاتحه و آيات شفا يا شفا است مر بيمارى جهل و شبهه را و اصح آنست كه من براى تبيين است نه تبعيض و شفا بر وجه اطلاق يعنى همه قرآن شفا است از امراض صورى و معنوى و قلبى و قالبى‌ وَ رَحْمَةٌ و بخشايش است‌ لِلْمُؤْمِنِينَ‌ مر مؤمنان را كه بدان نفع ميگيرند در تقويم دين و استصلاح نفوس خود و در حديث آمده كه‌

القرآن هو الدواء و من لم يستشف بالقرآن فلا

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست