responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 274

دانستم و حال آنكه نديده باشى و نشنيده و ندانسته و حسن گفته در قفاى غير مرو بر وجه غيبة و بهتان‌ إِنَّ السَّمْعَ‌ بدرستى كه گوش‌ وَ الْبَصَرَ و چشم‌ وَ الْفُؤادَ و دل‌ كُلُّ أُولئِكَ‌ هر يك از اين اعضا كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا باشد از او پرسيده شده اشاره باعضاى مذكوره باسم اشارتى كه موضوعست براى ذوى العقول جهت اجراى اعضا است در مجراى عقل يعنى از اعضاى مذكوره خواهند پرسيد كه صاحب شما با شما چه معامله كرده يا از سمع سؤال كنند كه چه شنيدى از امور سايغه و غير سايغه و از چشم كه چه ديدى از اشياى جايزه و غير جايزه و از دل پرسند كه چه دانستى از عقايد حقه و باطله و يا ضمير عنه راجعست بصاحب سمع و بصر و يا بمصدر لا تقف از ابو حمزه ثمالى روايت كرده كه ابو جعفر (ع) فرموده كه حضرت رسالت (ص) فرموده كه فرداى قيامت بنده قدم از قدم بر ندارد تا آنكه او را از چهار خصلة سؤال كنند

عمرك فيما افنيته و جسدك فيما ابليته و مالك من اين كسبته و اين وضعته و عن حبنا اهل البيت ع‌

وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ‌ اين همه خطاب با رسولست و مراد امت‌اند چه آن حضرت هرگز بصفات ذميمه متصف نبوده پس ميفرمايد كه مرو در زمين‌ مَرَحاً در حالتى كه خداوند تكبر باشى يعنى مخرام در راه چنان كه متكبران خرامند و گويند مراد بمرح شدت فرح است‌ إِنَّكَ‌ بدرستى كه تو لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ‌ نتوانى شكافت زمين را بپاى در وى كشيدن و سخت گام زدن و زمين كوفتن‌ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ‌ و نرسى بكوهها طُولًا از روى درازى قامت و تطاول و سركشى اين تهكم است به مختال و تعليل بآنكه نهى اختيال محض حماقتست و هيچ فايده بر آن مترتب نميشود مراد آنست كه چون مختال ضعيف و مهين است و قادر نيست كه خرق زمين كند بكوفتن قدم خود بر آن و بسر كشى از كوه در گذرد پس بر او لازم است كه طريق تواضع و تذلل مرعى دارد كُلُّ ذلِكَ‌ همه اينها كه ذكر كرده و شمرده شده و آن بيست و پنج خصالست از قوله‌ لا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ تا اينجا كه يازده امر است و چهارده نهى و ابن عباس فرموده كه اينها در لوح محفوظ مكتوب بوده‌ كانَ سَيِّئُهُ‌ كه هست بدى او يعنى آنچه منهى است از آن‌ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهاً نزديك پروردگار تو كراهت داشته شده يعنى خداى تعالى كاره آنست و ناهى آن اين دالست بر بطلان قول مجبره چه مصرحست بآنكه حقتعالى كاره معاصى و سيئاتست و هر گاه كاره آن باشد چگونه اراده آن كرده باشد ذلِكَ‌ آن احكام متقدمه‌ مِمَّا أَوْحى‌ إِلَيْكَ‌ از آن چيزيست كه وحى كرده است بتو رَبُّكَ‌ پروردگار

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست