responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 261

ظلمت او را محو ساختيم باشراق آفتاب‌ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ و ساختيم آيتى را كه روز است‌ مُبْصِرَةً روشن كه در او همه چيز توان ديد و گويند مراد بآيتين شمس و قمر است كه از نشانه روز و شب است و تقدير كلام اينست كه (جعلنا نيرى الليل و النهار ايتين و جعلنا الليل و النهار ذا ايتين) و محو آيه ليل كه قمر است طمس آنست از نور چه فى نفسها مظلمست و يا نقض نوران بتدريج از بدريه تا بمحاق و ابصار آية نهار كه شمس است اضاءه آنست بر وجهى كه در آن چيزى توان ديد لِتَبْتَغُوا تا طلب كنيد در روشنى آن‌ فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ‌ افزونى در معيشت از پروردگار خود از ابن عباس منقولست كه پيش از اين نور ماه و نور آفتاب مشابه يكديگر بودند ابو الطفيل از ابن الكوا نقل كرده كه از امير المؤمنين (ع) پرسيدند كه محو آيه ليل بچه معنى است فرمود كه آن سوادى كه در ميان ماه هست اثر محو است عبد اللَّه عباس فرمود كه حقتعالى اول هر يك از نور آفتاب و ماه را هفتاد جزء گردانيد و بدان سبب روز از شب ممتاز نبود حقتعالى جبرئيل را فرستاد تا سه بار پر خود را در روى ماه ماليد شصت و نه جز و نور او محو گشته و آفتاب بحال خود بماند معنى آنست كه نور ماه را محو كرديم و آفتاب را روشن گذاشتيم تا در شب استراحة كنيد و در روز پى معاش خود رويد لِتَعْلَمُوا و تا بدانيد از اختلاف حركات شمس و قمر عَدَدَ السِّنِينَ‌ شمار سالها وَ الْحِسابَ‌ و حساب اجال و مراسم اعمال‌ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ و هر چيزى را كه بدان محتاجيد از امر دينى و دنيوى‌ فَصَّلْناهُ‌ بيان كرديم آن را و هويدا ساختيم‌ تَفْصِيلًا بيان كردنى نمايان ابن كوا نقل كرده كه از امير المؤمنين (ع) پرسيدم كه محو آية ليل و نهار بچه معنى است فرمود كه آن سوادى كه در ميان ماه است اثر محو است عبد اللَّه عباس فرموده كه حقتعالى اول هر يك از نور آفتاب و ماه را هفتاد جزء گردانيده بعد از آن محو نور ماه كرد كه اگر چنين نبودى شب از روز ممتاز نشدى و اجير ندانستى كه تا كى كار كند و روزه‌دار معلوم نداشتى كه كى افطار كند پس حقتعالى براى رفاهيت عباد شب و روز خلق كرد بر وجهى كه يكديگر ممتاز شدند بعد از آن بر سبيل تهديد ميفرمايد كه‌ وَ كُلَّ إِنسانٍ‌ و هر آدمى را خواه مؤمن و خواه كافر أَلْزَمْناهُ‌ الزام كرديم او را طائِرَهُ‌ عمل او فِي عُنُقِهِ‌ در گردن او يعنى عمل هر بنده لازم او است و از او جدا نميشود تا آن گاه كه حساب آن كرده شود چنان كه طوق لازم عفتست مجاهد گفته كه طاير بمعنى عمل و روزيست يعنى هر كس كه هست از مؤمن و كافر كردار و روزى او را لازم او گردانيديم و بعد از آن گفت هيچ كس در وجود نيامد مگر بر گردن او ورقى باشد بر آنجا نوشته كه هو شقى او سعيد و گويند مراد بطاير حكمى است كه بر او كنند از

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست