responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 239

كه سلاسل و اغلال و زقوم و حميم و سعير و ضريع و غسلين و غساق من بسيار شد و قعر من دور شد و گرماى من سخت گشت حقتعالى گويد مر تو راست هر مشركى و مشركه و كافرى و كافره و خبيثى و خبيثه و كل جبار لا يؤمن بيوم الحساب گفت راضى شدم بعد از آن بجايى رسيدم جبرئيل مرا گفت فرود آى فرود آمدم و نماز گذاردم گفت دانى كه اين چه موضع است گفتم نه گفت اين طيبه است يعنى مدينه (و اليها المهاجرة انشاء اللَّه) اين هجرت‌گاه تو باشد از آنجا برفتم به موضعى رسيدم گفت فرود آى فرود آمدم و نماز گذاردم گفت اين طور سينا است حقتعالى اينجا با موسى (ع) مناجات كرد پس بجاى ديگر توجه كردم گفت فرود آى فرود آمدم و نماز بگذاردم گفت اين انجمست مولد عيسى باز سوار شده به بيت المقدس رسيدم جمعى فرشتگان را ديدم كه از آسمان فرود آمدند بر من سلام كردند و مرا بشارت دادند بكرامت از جانب حضرت عزت و مرا گفتند

السلام عليك يا اول يا آخر يا حاشر

جبرئيل را گفتم اين چه خطابست گفت مراد آنست كه تو اول كسى باشى كه روز قيامت از قبر برخيزى و اخرى يعنى خاتم پيغمبرانى و حاشرى يعنى بجهة شرف تو اول امتان تو محشور شوند پس به بيت المقدس آمدم جبرئيل گفت فرود آى فرود آمدم و وى اسب مرا در حلقه در مسجد بسته و آن حلقه‌ايست كه همه پيغمبران كه آنجا رسيدندى مراكب خود را در آن ببستندى چون بمسجد در آمدم همه پيغمبران را ديدم و در حديث ابو العاليه مذكور است كه رسول (ص) فرموده كه حقتعالى ارواح جميع انبيا را از عهد آدم تا روزگار عيسى در مسجد اقصى جمع كرد تا بر من سلام كردند بهمان طريق كه فرشتگان كردند گفتم اى جبرئيل اينها چه كسند فرمود برادران تو از رسل و انبياء قريش دعوى كنند كه خداى را شريكست و يهود و ترسا ميگويند كه خداى را فرزند است از اين پيغمبران بپرس كه خداى را شريكى و فرزندى هست و ذلك قوله‌ وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ‌ ايشان همه بوحدانيت خداى اقرار كردند و تنزيه او نمودند از زن و فرزند پس جبرئيل مرا در پيش ايشان بداشت تا امامة ايشان كردم و دو ركعت نماز بگذاردم بعد از آن پيغمبران بر خدا ثنا كردند بر نعمتى كه حقتعالى به ايشان كرامت كرده بود ابراهيم ع گفت سپاس آن خدايى را كه مرا خليل خود گرفته و آتش بر من سرد و سلامت گردانيد موسى (ع) گفت سپاس خداوندى را كه با من سخن گفت و فرعون و قومش را بر دست من هلاك گردانيد و بنى اسرائيل را بوسيله من نجات داد داود (ع) گفت سپاس مر خداى را كه ملكى عظيم بمن داد و آهن در دست من نرم ساخت و كوه‌ها را مسخر من گردانيد تا با من تسبيح كردند سليمان گفت ثنا آفريدگارى را كه مرا ملكى داد كه هيچ كس را نداد و باد را مسخر من گردانيد جن و انس و وحش و طير را فرمانبردار من گردانيد و زبان مرغان را بمن آموخت عيسى (ع) گفت سپاس‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست