responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 157

و زحمت نيست و معنى مراد آنست كه ما قادريم بر ايجاد همه مكونات و تكوين جمع مكونات كه از جمله آن چيزيست كه شما بآن محتاجيد از مطاعم و ملابس و امتعه‌ وَ ما نُنَزِّلُهُ‌ و فرو نميفرستيم آن را از خزانه قدرت خود إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌ مگر باندازه دانسته شده كه نه كم از آن شايد و نه زياده بر آن بايد يعنى بارتفاع قدرت آنچه حكمت مقتضى آنست ايجاد ميكنيم و اين دالست بر حكمت بالغه و قدرت كامله او چه تخصيص بعضى از آن در بعض اوقات ببعضى صفات و حالات ناچار است آن را از مخصصى كه حكيم و قدير و عليم باشد و در مجمع گفته كه نزد بعضى مراد بشي‌ء آب بارانست كه از آن نبات رسته ميشود چه آن مخزونست نزد او و فرو نميفرستد مگر بقدر احتياج نباتات و اكثر بر آنند كه او سبحانه استعاره فرموده خزاين را براى قدرت خود بر ايجاد اشياء و تعبير كرده آن را ايجاد زيرا كه انزال در معنى عطا است و معنى آنست كه همه چيز نزد حقتعالى است ايجاد آن نميكند و اعطاى آن نميفرمايد مگر بحسب مصلحة و حاجة و بعد از آن بيان كيفيت انزال ميكند بقوله‌ وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ‌ و فرستاديم بادها را لَواقِحَ‌ آبستنان بابر يعنى بر دارندگان ابرها يا آبستن كنندگان درختها را بميوه چه لواقح لازم و متعدى هر دو آمده‌ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ پس برو فرستاديم از آسمان‌ السَّماءِ آبى كه بارانست‌ فَأَسْقَيْناكُمُوهُ‌ پس خورانيديم شما را از آن آب و شما را متصرف ساختيم در آن‌ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ‌ و شما نيستيد مر آن آب فرو فرستاده را بِخازِنِينَ‌ نگه دارندگان در چاه و غدير و چشمه يعنى قدرت نداريد كه آن را در خزانه ذخيره كنيد براى روز احتياج بلكه ما حافظ آنيم باين وجه آن را از آسمان انزال ميكنيم و در زمين حفظ آن ميكنيم و بعد از آن بقدر حاجت از عيون بيرون مى‌آريم اين نيز دالست بر وجود مدبر حكيم چه طبيعة آب مقتضى غور است پس وقوف آن بدون حدى ناچار است آن را از مخصصى كه قادر و حكيم است در تاويلات مذكور است كه شما نيستيد مر خداى را خزينه داران يعنى خزاين او در دست شما نيست چه آنچه شما در خزانه نهيد همه از آن او است‌ وَ إِنَّا لَنَحْنُ‌ و بدرستى كه ما نُحْيِي‌ زنده ميكنيم اجسام قابله را بايجاد حياة در آن تكرير ضمير جهة دلالتست بر حصر وَ نُمِيتُ‌ و ميميرانيم اجسام حيه را بازاله حيات از آن در بحر آورده كه احياى قلوب اولياى كنيم بانوار لمعات جمال و اماتة نفوس ايشان مينمائيم بسطوات نظرات جلال‌ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ‌ و ما وارثانيم يعنى باقى بعد از افتاى خلايق چه ميراث چيزى را گويند كه بعد از مردن ديگرى بديگرى رسد

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست