responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 125

اولكم و آخركم و جنكم و انسكم اجتمعوا فى صعيد تسالونى حوايجكم فاعطيت كلا منكم ما سال لم ينقص ذلك فى ملكى الا بمقدار ما يغمس احدكم الإبرة فى اليم فلينظر لم يرجع‌

بعد از آن بر سبيل تنبيه فرمود كه‌ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ‌ آيا نيامد بشما اين تتمه كلام موسى است يا ابتداء سخن است از حقتعالى باهل زمان حضرت رسالت (ص) و همزه براى تقرير است يعنى البته آمد نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ‌ خبر آنان كه پيش از شما بودند قَوْمِ نُوحٍ‌ گروه نوح‌ وَ عادٍ و قبيله عاد وَ ثَمُودَ و قوم ثمود وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ‌ و خبر آنان كه بعد از ايشان بودند لا يَعْلَمُهُمْ‌ نميداند عدد ايشان را از بسيارى‌ إِلَّا اللَّهُ‌ مگر خداى در تبيان آورده كه حق تعالى بسيار امم را از عرب و عجم هلاك كرده و آثار ايشان منقطع ساخته كه غير خدا كسى بر آن اطلاع ندارد و لهذا چون ابن مسعود اين آية تلاوت كرد فرمود كه كذب النسابون و در معالم از ابن عباس نقل ميكند كه ميان عدنان و ابراهيم (ع) سى قرن گذشته و از اهل آن قرون هيچكس خبر ندارد الا حقتعالى و از اينجاست كه حضرت رسالت (ص) در انتساب خود از معد بن عدنان تجاوز نميفرمود بجهت عدم معرفت بحال ايشان‌ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ‌ آوردند به پيشينيان رسولان و پيغمبران ايشان‌ بِالْبَيِّناتِ‌ حجتهاى روشن كه كتب الهى بود يا معجزات ايشان‌ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ‌ پس باز گردانيدند دستهاى خود را در دهن‌هاى خود يعنى امتان دستهاى خود را بدندان گرفتند از ختم رسل كقوله‌ عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ يا دست بر دهان نهادند بتعجب از آن يا استهزا بر آن هم چنان كه كسى كه ضحك بر او غلبه ميكند و يا بجهت اشارت باسكات رسل دستهاى خود را بر دهن نهادند و حسن گفته كه ايدى خود را بر افواه رسل نهادند تا سخن نگويند و نزد مجاهد مراد بيد نعمت است يعنى نعمت پيغمبران كه عبارت از مواعظ و حكم و شرايع بود رد ميكردند به دهنهاى ايشان چه ايشان چون تكذيب ميكردند و قبول نميكردند پس گوييا كه رد آن ميكردند از آنجا كه صادر شده بود وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا و گفتند بدرستى كه ما نگرويده‌ايم‌ بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ‌ بآن چيزى كه شما فرستاده شده‌ايد بآن بر زعم خود وَ إِنَّا لَفِي شَكٍ‌ و بدرستى كه ما در شكيم‌ مِمَّا تَدْعُونَنا از آنچه ميخوانيد ما را إِلَيْهِ‌ بسوى آن از توحيد و ايمان‌ مُرِيبٍ‌ شكى در تهمت اندازنده كه آن غلق نفس است و عدم اطمينان آن به شيئى از سخنان پيغمبران يا با وجود شك رسولان را متهم ميداشتند به اغراض فاسده‌

قالَتْ رُسُلُهُمْ‌ گفتند رسولان ايشان كه ما شما را بخدا دعوت ميكنيم‌ أَ فِي اللَّهِ شَكٌ‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست