پيوندند ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ‌ بآنچه امر كرده است خدا بآن‌ أَنْ يُوصَلَ‌ آن كه پيوندند بآن از صله رحم و موالات مؤمنان و ايمان بجميع انبيا و كتب و امثال آن از مراعات جميع حقوق اللَّه و حقوق الناس‌ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ‌ و ميترسند از عذاب پروردگار خود عموما وَ يَخافُونَ‌ و خوف دارند سُوءَ الْحِسابِ‌ از سختى حساب خصوصا پس محاسبه نفس خود ميكنند قبل از آنكه محاسبه ايشان كنند ابو ايوب انصارى روايت كرده كه رسول (ص) مردى را گفت كه خداى را بپرست و با او شرك مياور و نماز به پاى دار و زكاة بده و صله ارحام بجاى آور و از خداى بترس تا هم چنان باشى كه بر راحله ببهشت روى و كعب الاحبار روايت كرده كه بآن خدايى كه دريا بشكافت براى موسى كه در تورية نوشته است كه اى فرزند آدم از خدا بترس و با پدر و مادر نيكويى كن و برحم بپيوند تا عمرت دراز شود و كارهاى تو را آسان كنم و بلا از تو بگردانم جابر از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه رسول (ص) فرمود كه بر والدين و صله ارحام آسان ميگردانند حساب را و بعد از آن اين آيه را تلاوت فرمود و نزد حسن مراد از يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‌ صله محمد است و موازره و معاونت او در جهاد و نزد ابن عباس مراد صله رحم است و مرويست كه چون ابو عبد اللَّه را وفات نزديك رسيد وصيت كرد كه هفتاد دينار را به حسن بن على بن الحسين كه بافطس مشهور است بدهند كنيزى كه ام ولد آن حضرت بود گفت كه تعطى رجلا حمل عليك بالشفرة بمردى عطا ميكنى كه شمشير را بر تو حمله كرد فرمود

ويحك اما تقرئين قول اللَّه تعالى‌ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ‌

الايه و محمد بن الفضل از موسى بن جعفر الكاظم (ع) روايت كرده كه مراد بقوله يصلون الى آخر رحم آل محمد است كه معلق است بعرش و ميگويد

اللهم صل من وصلنى‌

و اين صله در هر رحمى جاريست و لهذا وليد بن ابان روايت كرده كه از ابى الحسن الرضا ع پرسيدم كه يا بن رسول اللَّه غير از زكاة حقى ديگر در اموال هست فرمود كه‌

اين مال قال اللَّه‌ وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ‌

الايه‌ وَ الَّذِينَ صَبَرُوا و آنان كه صبر كردند و بر مكاره نفس و مخالفت هواى يا بر جهاد ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ‌ براى طلب رضاى پروردگار خود نه بريا و سمعه‌ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ و بپاى داشتند نماز مفروضه را وَ أَنْفَقُوا و نفقه كردند مِمَّا رَزَقْناهُمْ‌ بعضى از آنچه بديشان داده بوديم يعنى نفقه واجبه را از آن اخراج كردند سِرًّا پنهان همچه كسى كه معروف المال نيست‌ وَ عَلانِيَةً و آشكارا مانند شخصى كه مشهور است بتمول‌ وَ يَدْرَؤُنَ‌ و دفع كردند بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ بنيكويى بدى را يعنى در عوض بدى نيكويى كردند و