responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 860

1/ 11 واثِلة بن اسقَع‌[1]

695. سير أعلام النبلاء- به نقل از شدّاد بن عبد اللَّه-: در باره واثِلة بن اسقَع شنيدم كه وقتى سرِ حسين عليه السلام را آوردند، مردى شامى ايشان را لعن كرد. واثِله، خشمگين شد و برخاست و گفت: به خدا، همواره على و دو پسرش را دوست داشته‌ام، پس از آن كه از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در منزل امّ سلمه شنيدم، در حالى كه كِسايى خيبرى را بر روى فاطمه و پسرانش و على انداخته بود، فرمود: « «خداوند، اراده كرده است كه پليدى را از شما اهل بيت بزُدايد و پاكِ پاكتان كند»».[2]

1/ 12 مُصعَب بن زُبَير[3]

696. الاصول الستّة عشر- به نقل از جمعى از راويان شيعه-: مُصعَب بن زُبَير، لشكركشى‌


[1] ما زالوا يَرَونَ مِن شَبَثِ‌[ ابنِ رِبعِيٍ‌] الكَراهَةَ لِقِتالِهِ أي قِتالِ الحُسَينِ عليه السلام، قالَ: وقالَ أبو زُهَيرِ العَبسِيُّ: فَأَنَا سَمِعتُهُ في إمارَةِ مُصعَبٍ يَقولُ: لا يُعطِي اللَّهُ أهلَ هذَا المِصرِ خَيراً أبَداً، ولا يُسَدِّدُهُم لِرُشدٍ، ألا تَعجَبونَ أنّا قاتَلنا مَعَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ومَعَ ابنِهِ مِن بَعدِهِ آلَ أبي سُفيانَ خَمسَ سِنينَ، ثُمَّ عَدَونا عَلَى ابنِهِ- وهُوَ خَيرُ أهلِ الأَرضِ- نُقاتِلُهُ مَعَ آلِ مُعاوِيَةَ، وَابنِ سُمَيَّةَ الزّانِيَةِ، ضَلالٌ يا لَكَ مِن ضَلالٍ 710

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 436، الكامل فى التاريخ: ج 2 ص 566).

[2] قالَ شَبَثٌ لِبَعضِ مَن حَولَهُ مِن أصحابِهِ: ثَكِلَتكُم امَّهاتُكُم، إنَّما تَقتُلونَ أنفُسَكُم بِأَيديكُم، وتُذَلِّلونَ أنفُسَكُم لِغَيرِكُم، تَفرَحونَ أن يُقتَلَ مِثلُ مُسلِمِ بنِ عَوسَجَةَ! أما وَالَّذي أسلَمتُ لَهُ، لَرُبَّ مَوقِفٍ لَهُ قَد رَأَيتُهُ فِي المُسلِمينَ كَريمٍ! لَقَد رَأَيتُهُ يَومَ سَلَقِ آذَربيجانَ، قَتَلَ سِتَّةً مِنَ المُشرِكينَ قَبلَ تَتامِّ خُيولِ المُسلِمينَ، أفَيُقتَلُ مِنكُم مِثلُهُ وتَفرَحونَ؟! 711

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 436، أنساب الأشراف: ج 3 ص 400).

[3] ابو عبد الملك مروان بن حكم بن ابى العاص قريشى اموى، پسرعموى عثمان، در مكّه يا طائف، زاده شد. مروان، هيچ گاه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را نديد؛ چرا كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پدر او را به طائف، تبعيد كرد و او هم با پدرش به طائف رفت.

پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله او را لعن كرد و در باره او فرمود:« وزغ بن وزغ» و با اشاره به پدرش فرمود:« واى بر امّت من، از آنچه در صُلب اين مرد است».

عثمان، پس از آن كه زمام خلافت را به دست گرفت، او را با پدرش به مدينه باز گرداند و بسيار تكريمشان كرد مروان در جريان محاصره و قتل عثمان، در دفاع از عثمان، مجروح شد و سپس به مكّه گريخت و به اصحاب جَمَل پيوست. امام على عليه السلام از او گذشت؛ ولى او به معاويه پيوست و در جنگ صفّين، همراه معاويه بود.

وى در سال 42 ق، حكمران مدينه شد. او همان كسى است كه مانع دفن امام حسن عليه السلام در كنار قبر جدّش پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله شد. مروان، پس از يزيد بن معاويه، به مدّت نُه يا ده ماه، حكومت كرد و در سال 65 ق، به هلاكت رسيد.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 860
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست