نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 788
7/ 8 مشاجره زينب عليها السلام و يزيد
648.
الإرشاد- به نقل از فاطمه دختر امام حسين عليه السلام-: هنگامى كه پيشِ روى
يزيد نشستيم، دلش به حال ما سوخت. مردى سرخرو از شاميان برخاست و گفت: اى امير
مؤمنان! اين دختر را (منظورش من بودم كه دخترى زيبا بودم) به من ببخش. بر خود
لرزيدم و گمان كردم كه اين، برايشان رَواست. لباس عمّهام زينب عليها السلام را
گرفتم و او مىدانست كه اين، نمىشود.
عمّهام
به آن مرد شامى گفت: به خدا سوگند، خطا كردى و پَستى نشان دادى. به خدا سوگند،
اين، نه حقّ توست و نه حقّ يزيد.
يزيد،
خشمگين شد و گفت: تو خطا كردى. اين، حقّ من است و اگر بخواهم چنين كنم، مىكنم.
زينب
عليها السلام گفت: به خدا سوگند، هرگز! خداوند، اين حق را براى تو ننهاده است، مگر
آن كه از دين ما خارج شوى و به دين ديگرى بگروى.
يزيد،
از خشم، عقل از سرش پريد و گفت: با اين گونه سخن، با من رويارو مىشوى؟! آنانى كه
از دينْ خارج شدهاند، پدر و برادرت هستند.
زينب
عليها السلام گفت: تو و جدّ و پدرت، اگر مسلمان باشيد، به دين خدا و دين پدرم و
دين برادرم، هدايت شدهايد.
يزيد
گفت: اى دشمن خدا! دروغ گفتى.
زينب
عليها السلام به او گفت: تو اميرى و به ستم، ناسزا مىگويى و به قدرتت، [نه بُرهانت،]
چيرهاى.
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 788