responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 778

نگاه‌هايشان به ما، در اين حال، خوار شده‌ايم.

شمر، از سرِ سركشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست او فرمان داد كه سرها را بر سر نيزه و در وسط كاروان، حركت دهند و به همان حال، آنها را از ميان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راه‌پلّه مسجد جامع، آن جا كه اسيران را نگاه مى‌دارند، ايستادند.[1]

634. الفتوح: حرم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را آوردند تا از دروازه‌اى به نام «توما» وارد دمشق كردند و سپس آنها را آوردند تا بر راه‌پلّه درِ مسجد، آن جا كه اسيران را نگاه مى‌دارند، ايستادند.[2]

7/ 4 گفتگوى امام زين العابدين عليه السلام و پيرمرد شامى‌

635. الأمالى، صدوق‌- به نقل از دربان عبيد اللَّه بن زياد، در يادكردِ آوردن اسيران-: آنان را بر راه‌پلّه مسجد، آن جا كه اسيران را نگاه مى‌دارند، نگاه داشتند و على بن الحسين (زين العابدين عليه السلام) هم كه در آن روزگار، جوانى تازه‌سال بود، ميان آنان بود. پيرمردى از شاميان، نزد آنان آمد و به آنان گفت: ستايش، خدايى را كه شما را كشت و هلاكتان كرد و شاخ فتنه را بُريد.


[1] سوره روم: آيه 10.

[2] سوره آل عمران: آيه 178.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 778
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست