responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 734

سوى عبيد اللَّه بن زياد، روانه كرد. او فرمان داد تا سرِ بقيّه ياران و خاندان حسين عليه السلام را از تن، جدا كنند و آنها به وسيله شمر بن ذى الجوشن- كه خدا، لعنتش كند- و قيس بن اشعث و عمرو بن حَجّاج، روانه شدند. آنان، سرها را آوردند تا به كوفه رسيدند.

ابن سعد، بقيّه روز عاشورا و تا ظهر روز بعد را توقّف كرد و سپس با بازماندگان خانواده حسين عليه السلام حركت نمود و همسران امام عليه السلام را بر پارچه‌اى روى تخته و بر كوهانِ شتران بى‌جهاز و بى‌پوشش نشاند و با صورتِ برهنه ميان دشمنان حركت داد، در حالى كه آنان، امانت بهترينِ پيامبران بودند، و آنان را به سانِ اسيران ترك و روم، در بند غم و مصيبت راندند.[1]

6/ 2 وداع خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با شهيدان‌

598. تاريخ الطبرى‌- به نقل از قُرّة بن قيس تميمى-: به زنان و خانواده و فرزندان حسين عليه السلام، هنگامى كه بر [جنازه‌] او گذشتند، نگريستم. شيون مى‌كردند و صورت خود را مى‌خراشيدند ....

هر چه را از ياد ببرم، سخن زينب، دختر فاطمه را به هنگام گذر بر برادرِ به خاك افتاده‌اش از ياد نمى‌برم كه مى‌گفت: «وا محمّدا! وا محمّدا! فرشتگان آسمان بر تو درود بفرستند! اين، حسين است كه به صحرا افتاده و در خون خفته و دست و پا بُريده است. وا محمّدا! دخترانت، اسير گشته‌اند و فرزندانت، قطعه قطعه شده‌اند و


[1] اين واقعه، در مسجد و پس از برخوردى كه ابن زياد با خانواده امام حسين عليه السلام در قصر حكومتى داشت، اتّفاق افتاده است.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 734
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست