responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 732

يهوديان، چون مرا مى‌بينند، تا كمر، جلويم خم مى‌شوند. سپس به سوى تَشت رفت و سر را بوسيد و [به آن‌] گفت: گواهى مى‌دهم كه جز خداوند، خدايى نيست وجدّت محمّد، پيامبر خداست.

آن گاه، بيرون رفت. يزيد [وقتى چنين ديد،] به كشتنش فرمان داد.[1]

5/ 3 داستانى از زبان يكى از حاملان سر امام عليه السلام‌

594. المعجم الكبير- به نقل از ابو قبيل-: هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد، سرش را جدا كردند و [در راه‌] در اوّلين منزل كه فرود آمدند، شراب نوشيدند و به خاطر سر، شب را بيدار مانده بودند كه قلمى آهنين از ديوار در برابرشان بيرون آمد و با خطّى خونين نوشت:

آيا امّتى كه حسين را كشته‌اند

شفاعت جدّش را در روز حساب، اميد مى‌برند؟!

آنان [ترسيدند و] سر را نهاده، گريختند و سپس، باز گشتند.[2]


[1] در بيشتر متونى كه اين ماجرا را نقل كرده‌اند،« سجع‌گويى( سَجاعة)» و نه« دليرى( شَجاعة)» آمده است كه درست‌تر مى‌نمايد و با بقيّه سخن هم سازگارتر است. سَجْع، به معناى سخن قافيه‌دار، امّا بدون وزن شعرى است. بر اين اساس، ترجمه اين جمله، چنين مى‌شود:« اين زن، سجع مى‌گويد»( ر. ك: المصباح المنير: ص 267 مادّه« سجع»).

[2] لَمّا دُخِلَ بِرَأسِ حُسَينٍ عليه السلام وصِبيانِهِ وأخَواتِهِ ونِسائِهِ عَلى عُبَيدِ اللَّهِ بنِ زِيادٍ، لَبِسَت زَينَبُ ابنَةُ فاطِمَةَ عليها السلام أرذَلَ ثِيابِها، وتَنَكَّرَت، وحَفَّت بِها إماؤُها، فَلَمّا دَخَلَت جَلَسَت، فَقالَ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ: مَن هذِهِ الجالِسَةُ؟-

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 732
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست