نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 715
564. البداية و النهاية: هيچ شهيدى
كشته نشد، جز آن كه سرش را جدا كردند و آن را نزد ابن زياد آوردند. او هم آنها را
براى يزيد بن معاويه در شام فرستاد.[1]
4/ 8 سر امام عليه السلام در مجلس يزيد
565.
الملهوف- از امام زين العابدين عليه السلام-: هنگامى كه سر حسين عليه السلام
را براى يزيد- كه خدا لعنتش كند- آوردند، مجلسهاى شراب مىآراست و سر حسين عليه
السلام را مىآورد و جلوى خود مىنهاد و با حضور آن، شراب مىنوشيد.[2]
566.
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از
يزيد بن ابى زياد-: هنگامى كه سر حسين بن على عليه السلام را براى يزيد آوردند، با
سرِ چوبدستىاش به دندان حسين عليه السلام مىزد و مىگفت: گمان نمىكردم كه ابا
عبد اللَّه به اين سن رسيده باشد!
موى
[سپيدِ] سر ايشان، از محاسنش كاملًا متمايز بود؛ زيرا محاسن خود را سياهرنگ كرده
بود.[3]
567.
عيون أخبار الرضا عليه السلام- به نقل از عبد السلام بن صالح
هِرَوى-: شنيدم امام رضا عليه السلام مىفرمايد: «نخستين كسى كه در روزگار اسلام،
برايش آبْجو گرفتند، يزيد بن
[1] لَمّا وافى رَأسُ الحُسَينِ عليه السلام المَدينَةَ، سُمِعَتِ
الواعِيَةُ مِن كُلِّ جانِبٍ، فَقالَ مَروانُ بنُ الحَكَمِ:
ضَرَبَت دَوسَرُ فيهِم
ضَربَةً
أثبَتَت أوتادَ حُكمٍ
فَاستَقَرَّ
ثُمَّ أخَذَ يَنكُتُ وَجهَهُ بِقَضيبٍ، ويَقولُ:
يا حَبَّذا بَردُكَ فِي
اليَدَينِ
ولَونُكَ الأَحمَرُ فِي
الخَدَّينِ
كَأَنَّهُ باتَ بِمُجسَدَينِ
شَفَيتُ مِنكَ النَّفسَ يا
حُسَينُ
589
( مثير الأحزان: ص 95، بحار الأنوار: ج 45 ص 124).
[2] عَسقَلان، شهرى در شام و
جزو فلسطين است كه در ساحل دريا، ميان غزّه و بيت جبرين واقع است( معجم البلدان: ج
4 ص 122. نيز، ر. ك: نقشه شماره 5 در پايان همين كتاب).