سلام
بر عَون، پسر عبد اللَّه، پسر جعفرِ پرواز كننده در بهشت؛ آن همپيمان ايمان، و
همنشين بزرگان، و مُخلص براى [خداى] مهربان، و پيرو آيهها و قرآن! خدا، قاتل او،
عبد اللَّه بن قُطبه نَبهانى را لعنت كند!
407.
تاريخ الطبرى- به نقل از هشام-: عَون بن عبد اللَّه بن جعفر بن ابى طالب، كه
مادرش جُمانه، دختر مُسيَّب بن نَجَبة بن ربيعة بن رياح از قبيله بنى فَزاره بود.
وى به دست عبد اللَّه بن قُطْبه طايى نَبهانى، كشته شد.[2]
408.
تاريخ الطبرى- به نقل از ابو كَنود عبد الرحمان بن عُبَيد-: هنگامى كه عبد اللَّه
بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم
براى تسليت به حضورش مىآمدند، يكى از وابستگانش- كه فكر نمىكنم كسى جز ابو
لَسْلاس باشد-، گفت: مصيبتى كه ديدهايم، از جانب حسين به ما رسيده است!
عبد
اللَّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين
مىگويى؟ به خدا سوگند، اگر در كنارش حاضر مىبودم، دوست مىداشتم كه از او جدا
نشوم تا همراهش كشته شوم!
به
خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك
مىكند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه
السلام] و پايدارى در كنار او، كشته شدهاند!
سپس
به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مىستايم كه اگر
[1] ثُمَّ قالَ[ الإِمامُ الحُسَينُ عليه السلام]: ايتوني بِثَوبٍ لا
يُرغَبُ فيهِ، ألبَسهُ غَيرَ ثِيابي؛ لا اجَرَّدُ، فَإِنّي مَقتولٌ مَسلوبٌ.
فَأَتَوهُ بِتُبّانٍ فَأَبى أن يَلبَسَهُ وقالَ: هذا لِباسُ أهلِ الذِّمَّةِ،
ثُمَّ أتَوهُ بِشَيءٍ أوسَعَ مِنهُ- دونَ السَّراويلِ وفَوقَ التُّبّانِ-
فَلَبِسَهُ 420
( المناقب، ابن شهرآشوب: ج 4 ص
109).
[2] ثُمَّ وَدَّعَ[ الحُسَينُ عليه السلام] النِّساءَ، وكانَت
سُكَينَةُ تَصيحُ، فَضَمَّها إلى صَدرِهِ وقالَ:
سَيَطولُ بَعدي يا
سُكَينَةُ فَاعلَمي
مِنكِ البُكاءُ إذَا
الحِمامُ دَهاني
لا تُحرِقي قَلبي بِدَمعِكِ
حَسرَةً
ما دامَ مِنِّي الرّوحُ فِي
جُثماني
وإذا قُتِلتُ فَأَنتِ أولى
بِالَّذي
تَأتينَهُ يا خَيرَةَ
النِّسوانِ
421
( المناقب، ابن شهرآشوب: ج 4 ص 109).
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 610