نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 480
سرزمينهاى رى و گرگان را به تو خواهد داد؟! به خدا سوگند كه هرگز به
كام خود، نخواهى رسيد و اين، حتمى و تمام شده است! هر چه مىخواهى، بكن كه تو پس
از من، نه در دنيا شادمان خواهى بود، نه در آخرت. گويى مىبينم كه سرت را بر نِى،
در كوفه نصب كردهاند و كودكان، آن را هدف سنگپرانى خود نمودهاند».
عمر
بن سعد، از سخن حسين عليه السلام خشمناك شد. از ايشان، روى گردانْد و يارانش را
ندا داد كه: منتظر چه هستيد؟ همگى حمله كنيد كه يك لقمه است![1]
2/ 7 آغاز نبرد و فرا خواندن امام عليه السلام يارانش را به
شكيبايى و جهاد
328.
الإرشاد: عمر بن سعد، ندا داد: اى ذُوَيد! پرچمت را نزديك بياور.
او
آن را نزديكتر آورد. سپس عمر، تيرش را در چلّه كمانش نهاد و آن را انداخت و گفت:
گواهى دهيد كه من، نخستين تير را انداختم.
329.
الملهوف: عمر بن سعد، پيش آمد و تيرى به سوى لشكر حسين عليه السلام انداخت و
گفت: نزد امير، گواهى دهيد كه من، نخستين تيرانداز بودم.
آن
گاه، تيرها از سوى آنان، مانند قطرههاى باران، باريدن گرفت. امام حسين عليه
السلام به يارانش فرمود: «خدايتان رحمت كند! به سوى مرگى كه چارهاى ندارد،
برخيزيد كه
[1] خَطَبَنَا الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام غَداةَ اليَومِ
الَّذِي استُشهِدَ فيهِ، فَحَمِدَ اللَّهَ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: