نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 453
1/ 23 رؤياى امام عليه السلام در سحرگاه عاشورا
313.
الفتوح: در وقت سحر، حسين عليه السلام، سرش [از خواب،] سنگين شد و سپس بيدار
شد و فرمود: «آيا مىدانيد كه هماكنون، چه خوابى ديدم؟».
گفتند:
چه ديدى، اى فرزند دختر پيامبر خدا؟
فرمود:
«سگهايى را ديدم كه بر من، سخت گرفتهاند و ميانشان، سگ پيسهاى بود كه از بقيّه
بر من، سختتر مىگرفت. گمان مىبَرَم كسى كه كُشتن مرا به عهده مىگيرد، مردى لَك
و پيسدار از اين قوم باشد. سپس، جدّم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را با
گروهى از يارانش ديدم كه به من مىفرمايد:" پسر عزيزم! تو شهيدِ خاندان
محمّدى و آسمانيان و ملكوتيان، به تو بشارت يافتهاند. افطارِ امشبت را نزد من
خواهى بود. بشتاب و تأخير مكن كه اين، اجَلِ فرود آمده از آسمان به قصد توست تا
خونت را در شيشهاى سبز بگيرد!".
اين
است آنچه ديدم و بىترديد، حادثه (مرگ)، نزديك شده و گاهِ كوچ از اين دنيا فرا
رسيده است».[1]
فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: اللَّهُ أكبَرُ! أخبَرَني جَدّي
رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله فَقالَ: رَأَيتُ كَأَنَّ كَلباً وَلَغَ في
دِماءِ أهلِ بَيتي، وما أخالُكَ إلّا إيّاهُ.
فَقالَ شِمرٌ: أنَا أعبُدُ اللَّهَ عَلى حَرفٍ إن كُنتُ أدري ما
تَقولُ 328
( تذكرة الخواصّ: ص 252).
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 453