responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 432

آنان به او گفتند: چه كار دارى؟

گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امان هستيد. خود را به همراه برادرتان حسين، به كُشتن ندهيد و در اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه باشيد.

عبّاس بن على عليه السلام، او را ندا داد: «دستانت، بُريده باد و لعنت بر امانى كه آورده‌اى، اى دشمن خدا! آيا به ما فرمان مى‌دهى كه برادر و سَرورمان حسين بن فاطمه را وا گذاريم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون‌ها درآييم؟!».

شمر، خشمگينانه، به سوى لشكرش بازگشت.[1]

1/ 16 شب را مهلت گرفتن، براى نماز و دعا و استغفار

296. تاريخ الطبرى‌- به نقل از ابو مِخنَف، در يادكردِ حوادث عصر تاسوعا-: حارث بن حَصيره از عبد اللَّه بن شريك عامرى برايم نقل كرد كه: عمر بن سعد ندا داد: اى لشكر خدا! سوار شويد و بشارتتان باد!

آن گاه، خود با مردم، سوار شد و پس از نماز عصر، به سوى آنان (سپاه حسين عليه السلام)، حركت كرد. حسين عليه السلام، جلوى خيمه نشسته بود و شمشيرش را بر گِرد پاهايش حلقه كرده بود و خوابش برده، سرش بر روى زانوانش افتاده بود كه خواهرش زينب عليها السلام، صدا [ى حركت لشكر ابن سعد] را شنيد و به برادرش نزديك شد و گفت: اى برادر من! آيا صداها را نمى‌شنوى كه نزديك شده‌اند؟


[1] ر. ك: تاريخ الطبرى: ج 5 ص 389.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 432
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست